سلام عليكم. نه سيد. شكسته نفسي هم بلد نيستم. نيامدم جواب پاسختان را به نظري كه نوشتم بدهم. اومدم حقيقتا روز معلم را تبريك بگم بهتون و به خاطر درسهاي متعدد و بيشماري كه از شما به صورت مستقيم و غير مستقيم گرفتم سپاسگزاري و قدرداني كنم.
ولي حالا كه فرموديد من اگر قصد دارم نقد نكنم و ... لازم مي دانم يك چيزي را بگويم. سيد بزرگوار، گاهي قلم زدنتان مخاطب عام را از خاطر برده و گاهي قلمتان مجاهدت وار نبوده. البته به خودم نقد مي كنم كه توقعم از اين سنگر زياده. ولي خوب اين توقع از جايي برمي خيزد كه نويسنده وبلاگ را مي شناسم و به خوبي مي دانم اين قلم همه ي قلم او نيست. و در تلاطم بنويسم و ننويسم ها بُر خورده است. آقا سيد، يا عام يا خاص و يا هردو. اگر هر دو به نظرم نوع نگارشي متفاوت تر. البته جسارت نباشد . وبلاگ خود اين حقير خاليست از همه مواردي كه در مورد اين سنگر گفتم. اما من و قلمم و وبلاگم كجا؟ شما و قلم و سنگرتان كجا. حكايت ، حكايت فرش ( من و قلم و وبلاگم) تا عرش ( شما و قلم و سنگرتان) است. جسارت من را ببخشيد. يا علي مددي. التماس دعا. يا حق