• وبلاگ : جهاد همچنان باقي است
  • يادداشت : چرا از گفتمان جبهه پايداري حمايت مي‏کنم؟!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 14 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + توکل 
    کد مي خواهيد بگيريد بخوانيد شايد فکرتان اصلاح شد البته بعيد ميدانم اين مطالب را هم بگوييم هزار جور تفسير ميکنيد ولي چه کنيم ميگوييم و منتظر زمان ميشويم .
    در مورد مسائل داخل مجلس و رئيس خودتان، به نظر من اين اشکالات را تذکر بدهيد، مانعي ندارد؛ منتها اينجا هم شما سعي کنيد بيش از آن مقداري که حد و حق اين اشکالات است، برايش حساب باز نکنيد. اولاً راه حمل بر صحت را به کلي و در مواردي نبنديد؛ چون ممکن است واقعاً در برخي از اين چيزهايي که آقايان گفتند، راه‌هاي حمل بر صحت وجود داشته باشد. انسان کاري را انجام مي‌دهد؛ ممکن است يک تحليل‌گري از دور بنشيند اين کار را تحليل کند، بگويد بله، هدف اين بود و با اين نقشه انجام گرفت، که در واقع اين نباشد. در مورد خود ماها هم اين مسئله مشاهده مي‌شود. آدم يک چيزي مي‌گويد، يک حرکت کوچکي انجام مي‌دهد، مي‌بينيد تحليلگرهاي آن طرف دنيا مي‌گويند که بله، هدف اين بود. ما مي‌بينيم که نه، اين نبوده؛ منتها خوب، تحليلگر تحليل سياسي مي‌کند. بنابراين گاهي اينجوري است؛ يک چيزي است، يک حرکتي است، يک حرفي است، کاري است، کسي انجام مي‌دهد و از روي يک غفلتي است، از روي يک اختلاف در ديدگاهي است که اين انجام مي‌گيرد، نه اينکه از روي غرضي يا روي نقشه‌اي باشد. پس راه حمل بر صحت را نبايد بست؛ بايد اين راه را باز گذاشت.)) مقام معظم رهبري
    اين مجموعه اصولگرا و انقلابي که امروز در مجلس هستند و بحمدالله در کشور هم اکثريت قاطعي دارند- به دليل همين انتخابي که انسان مي‌بيند انجام گرفته؛ خوب، اين نشانه اين است که مردم اين جهت‌گيري و اين راه را دوست مي‌دارند- حتي المقدور نگذاريد متشتّت شود. اين وحدت مهم است. البته ما در سطح کشور هم معتقد به وحدتيم، در اين مجموعه معتقد به ارزش‌ها و اصول هم معتقد به وحدتيم؛ اين را بايد حفظ کرد، ولو با يک اغماض‌هايي. بعضي از اغماض‌ها ممکن است اعتراض برخي ديگر را متوجه انسان بکند؛ خوب، بکند؛ ولي آدم بايد ببيند حق چيست. يک جاهايي بايد برخي اغماض‌ها را براي يک مصلحت بزرگ‌تري انجام داد؛ که حالا در اين مورد بحث ما، مصلحت اتحاد و اتفاق و با هم بودن و يک حرف زدن و يک صدا داشتن و اينهاست. ( مقام معظم رهبري)
    (يک سؤال ديگر اين است که بعضى‌ها ميگويند وحدت، بعضى‌ها ميگويند خلوص؛ شما چه ميگوئيد؟ من ميگويم هر دو. خلوص که شما مطرح ميکنيد - که ما بايست از فرصت استفاده کنيم و حالا که غربال شد، يک عده‌اى را که ناخالصى دارند، از دائره خارج کنيم - چيزى نيست که با دعوا و کشمکش و گريبان اين و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود به وجود بيايد؛ خلوص در يک مجموعه که اينجورى حاصل نميشود؛ ما به اين، مأمور هم نيستيم. در صدر اسلام، خوب، با پيغمبر اکرم يک عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابىّ‌بن‌کعب بود، عمار بود، کى بود، کى بود؛ اينها درجه‌ى اول و خالص‌ترينها بودند؛ عده‌اى ديگر از اينها يک مقدارى متوسطتر بودند؛ يک عده‌اى بودند که گاهى اوقات پيغمبر حتّى به اينها تشر هم ميزد. اگر فرض کنيد پيغمبر در همان جامعه‌ى چند هزار نفرى - که کار خالص‌سازى خيلى آسانتر بود از يک جامعه‌ى هفتاد ميليونى کشور ما - ميخواست خالص‌سازى کند، چه کار ميکرد؟ چى برايش ميماند؟ آن که يک گناهى کرده، بايد ميرفت؛ آن که يک تشرى شنفته، بايد ميرفت؛ آن که در يک وقتى که نبايد از پيغمبر اجازه‌ى مرخصى بگيرد، اجازه‌ى مرخصى گرفته، بايد ميرفت؛ آن که زکاتش را يک خرده دير داده، بايد ميرفت؛ خوب، کسى نميماند. امروز هم همين جور است. اينجورى نيست که شما بيائيد افراد ضعاف‌الايمان را از دائره خارج کنيد، به بهانه‌ى اينکه ميخواهيم خالص کنيم؛ نه، شما هرچه ميتوانيد، دائره‌ى خلّصين را توسعه بدهيد؛ کارى کنيد که افراد خالصى که ميتوانند جامعه‌ى شما را خالص کنند، در جامعه بيشتر شوند؛ اين خوب است. از خودتان شروع کنيد؛ دور و بر خودتان، خانواده‌ى خودتان، دوستان خودتان، تشکل خودتان، بيرون از تشکل خودتان. هرچه ميتوانيد، در حوزه‌ى نفوذ تشکل خود، براى بالا آوردن ميزان خلوصهاى فردى و جمعى تلاش کنيد؛ که نتيجه‌ى آن، خلوص روزافزون جامعه‌ى شما خواهد شد. راه خالص کردن اين است.