لباس روحانیت ؛ نماد علم و تقوی
بسم الله
چند پست قبل از این به مناسبت هتک حرمت حرم شریف امامین عسکریین(ع) سخن از نقش مهم سمبل ها و نمادها در هدایت انسان ها به سوی حقّ و عداوت دیرینه دشمنان با این نشانه ها گفته بودم. سمبل ها مهم ترین سیبل تیرهای زهرآلود دشمنان حقیقت در طول تاریخ بوده است؛ چراکه اگر این مشعل ها خاموش شود طریق هدایت تیره و تار می شود و رهروان به گمراهی دچار خواهند شد. آنجا گفتم که یکی از این سمبل ها مزار اولیاء خداست و امروز یکی دیگر از این نشانه ها را معرفی می کنم: لباس مقدّس روحانیت؛
بله؛ لباس مقدّس روحانیت نیز همیشه به عنوان نماد علم و تقوی و معنویت و جهاد و مبارزه با ظلم و جهل شناخته می شده است. مردم از کسی که این لباس را بر تن می کند توقع داشته و دارند که در کسب این ویژگی ها تلاش ویژه بکند و در سطحی فراتر از سطح عمومی جامعه از این فضائل برخوردار باشد.
در طول تاریخ این لباس مقدّس سمبل زهد و دنیاگریزی مردان خدا بوده و سیره مستمر علمای راستین هم نماینده همین حقیقت است. پیشگامی در میادین علم و دانش و جهاد و شهادت و تقدم در صف مبارزه با طاغوت ها از دیگر مشخصه های بارز روحانیت اصیل است و همین خصوصیات بوده است که روحانیت را در چشم مردم جایگاه ویژه بخشیده و به عنوان یک نماد و نشانه قابل توجه مطرح ساخته است. به عبارت بهتر نام روحانیت و لباس روحانیت با برترین فضائل و ارزش های الهی و انسانی پیوندی تاریخی خورده است و این معنای رمزی و نمادینی است که در این لباس مقدّس نهفته است.
اما همان طور که گفته شد دشمنان این سمبل های نور و هدایت را بر نمی تابند و از هر راهی می کوشند تا با تخریب این نمادها ذهن مخاطبان را از مفاهیم ارزشی نهفته در آنها منصرف کنند. این تخریب گاه تخریب فیزیکی است (مانند آنچه با حرم اولیاء خدا کردند و یا مانند فتوای اخیر مفتی های وهابی در خصوص وجوب انهدام حرم مطهر امام حسین -علیه السلام-) و گاه تخریب معنایی و غیرفیزیکی؛
در خصوص لباس مقدّس روحانیت دشمن سعی می کند با استفاده از روش دوم بار ارزشی و مفاهیم مقدسی که با لباس روحانیت پیوند خورده است را از آن جدا نموده تا عملاً کارکرد مثبت این نماد را خنثی و یا حتی به کارکرد منفی تبدیل کند. با استفاده از این روش به جای اینکه در برخورد با این نماد پیام های قدسی و ارزشی به مخاطب منتقل شود ذهن مخاطب نسبت به این نماد تیره و منفی می شود و اعتماد خود را نسبت به آن از دست می دهد. مروری بر هشدارهای رهبر کبیر انقلاب اسلامی و جانشین شایسته ایشان به روحانیت و طلاب نمایانگر عمق و گستره ی این عملیات تخریبی است.
دنیاپرستی و تجمل گرایی، رفاه زدگی و عافیت طلبی، بی مایگی علمی و معنوی و لاابالی گری و اباحه گری و بی قیدی نسبت به احکام و دستورات شرعی محورهای اصلی این هشدارهاست که سخت ترین و مهلک ترین ضربات را به این نهاد قدسی وارد آورده است.
در کنار کوتاهی ها و کم کاری ها و بی توجهی هایی که از داخل ساختار روحانیت نسبت به وظایف اصلی اش صورت گرفته است، نقش دو عامل دیگر نیز در این عملیات تخریبی بسیار تعیین کننده و قابل توجه است:
عامل اوّل نفوذ عناصر فاسد وابسته ی دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی دشمن به درون نهاد روحانیت است که از یک قرن پیش به شدت مورد علاقه و توجه دشمنان بوده است و کم و بیش تأثیر زیادی در تخریب وجهه نمادین این نهاد داشته است.
عامل دوم هجمه تبلیغاتی سنگین دشمن علیه این نهاد است. جنگ روانی، بزرگ نشان دادن نقاط ضعف، تبلیغات غیر واقعی، شایعه پراکنی و دروغ پردازی که در قالب های مختلفی اعم از فیلم و عکس و کلیپ و طنز و لطیفه و روزنامه و سایت و... ارائه می شود و همان هدف شوم را پی گیری می کند.
نگارنده در صدد تبیین واقعیت آنچه در سفر اروپایی جناب آقای خاتمی رخ داد نیست؛ لکن کلیت آن ماجرا و عوارض بعدی آن قطعاً در چارچوب همین عملیات تخریبی ارزیابی می شود و به طور کلی در سال های اخیر در هر سه بعد داخلی، خارجی و تبلیغاتی شاهد حرکت هم آهنگ و برنامه ریزی شده ای جهت سست کردن پایه های اعتماد و محبت عمومی نسبت به نماد مقدّس روحانیت هستیم.
بی تردید مقابله با این جریان مسموم عزم و تلاش گسترده نهادهای مختلف دلسوز نظام را می طلبد و بیش از همه خود طلاب و روحانیون هستند که باید از این مشعل فروزان و سمبل قدسی در برابر تهدیدها و تندبادها حفاظت و حراست کنند و با تأسی به اولیاء دین و توجه به هشدارهای امام راحل عظیم الشأن و مقام معظم رهبری و توصیه های مراجع بزرگوار و بزرگان حوزه و پرهیز از مظاهر دنیاطلبی و مادیت و با مردم داری و عنایت ویژه به مشکلات محرومان و خصوصاً جوانان همچون همیشه پیشگام جبهه های نبرد نور با ظلمت و مایه افتخار و آبروی ولی عصر(ارواحنا فداه) باشند.
اللهمّ وفّقنا لما تحبّ و ترضی...
نوشته شده توسط : سید کمیل
لیست کل یادداشت ها