شوکّه نشوید؛ آمریکا یعنی همین!
روزی که رهبر معظم انقلاب اسلامی سخن از «نرمش قهرمانانه» به میان آورده و راه را برای آغاز مانورهای دیپلماتیک دولت جدید گشوده و هموار ساختند، برای پیش بینی سرنوشت این مسیر آشنایی با دو رکن اصلی کافی بود: اول، شناخت ذات استکباری آمریکا، و دوم، آشنایی با منظومه اندیشه سیاسی رهبر معظم انقلاب اسلامی. در مقابل، کسانی که با این ارکان آشنایی نداشتند دچار سردرگمی در تحلیل آینده شده بودند.
از سوی دیگر، پس از نقض عهد آشکار آمریکا در اعمال تحریم های جدید علیه ایران و مطرح کردن پرونده های جدید برای حفظ و تشدید فشار بر ایران، باز هم عده ای دچار شوک و خطای تحلیلی شدند. فهم صحیح اینکه چرا دولت آمریکا در عین تأکید زبانی بر ادامه روند مذاکرات، اقدام به رفتارهایی می کند که با نصّ توافق ژنو (یا به قول جناب آقای عراقچی با روح! توافق ژنو) منافات دارد هم نیازمند همان رکن «استکبارشناسی» است. در مقابل نیز، آشنایی با ماهیت «استکبارستیزی» انقلاب اسلامی که ریشه در منظومه اندیشه سیاسی اسلام دارد، آینده این نبرد سیاسی را پیش بینی پذیر کرده است.
الف/ استکبار شناسی: ماهیت استکبار اقتضا دارد که مستکبر هیچگاه - حتی به صورت تاکتیکی- حقوق دیگران را به رسمیت نمی شناسد، و حتی جایی که به زبان چنین حرفی را می زند، در عمل به گونه ای رفتار می کند که به همه ناظران خارجی بفهماند که حرفْ حرف من است و جز خواسته من چیزی پذیرفته نیست. مستکبر همواره به دنبال تحقیر و خرد کردن طرف مقابل است، خصوصا اگر طرف مقابل قبلاً او را تحقیر کرده باشد و هیمنه پوشالین او را در هم شکسته باشد. آمریکا می خواهد به همه بفهماند اگر امروز ایران بر سر میز مذاکره نشسته است، فقط از سر ناچاری و استیصال است. او می خواهد به دنیا بگوید سرنوشت هر ملتی که بخواهد در برابر آمریکا مقاومت کند این است که سرانجام روزی مانند ایران آنقدر عاجز و ذلیل شود که حتی پس از آمدن به پای میز مذاکره هیچ گزینه ای جز تن دادن به همه شرایط و خواسته های او ندارد. هدف این مستکبر از تصویب تحریمهای جدید ضد ایران این است که به همه بگوید ذلت ایران تا جایی است که هنوز مهر توافق ژنو نخشکیده، ما برخلاف توافق عمل می کنیم و ایران هیچ چاره ای جز پذیرش وضع موجود و ادامه همکاری و مذاکره ندارد! پس به ذوق زدگان از توافق ژنو و متوهّمان داخلی که اینک با آغاز روند عهدشکنی آمریکا حس بد پایان ماه عسل را تجربه می کنند می گوییم: شوکّه نشوید! آمریکا یعنی همین!!
ب/ استکبار ستیزی: بر مبنای تعالیم الهی که منطبق با فطرت انسانی انسان است، مؤمن زیر بار ذلت نمی رود و اجازه ندارد خود را ذلیل کند. بر این اساس استکبارستیزی جزو اصول جدانشدنی و از ذاتیات و ماهیت انقلاب اسلامی است. پس تصور اینکه حضور ایران بر سر میز مذاکره و امضای توافق ژنو از سر ناچاری و ذلیلانه بوده، تصدیق ناپذیر است؛ چون نه «انقلاب اسلامی» تغییری کرده است و نه «امام» آن و نه «امت» مؤمنی که گوش به امر رهبر برای مبارزه با استکبار آماده اند. به همین جهت تفسیر «نرمش قهرمانانه» به «تسلیم ذلیلانه» از ابتدا تفسیری غلط و بی بهره از واقعیت بود. «ما تعبیر "نرمش قهرمانانه" را به کار بردیم؛ یک عدّهاى آن را به معنى دست برداشتن از آرمانها و هدف هاى نظام اسلامى معنا کردند؛ بعضى از دشمنان هم همین را مستمسکى قرار دادند براى اینکه نظام اسلامى را به عقبنشینى از اصول خودش متّهم کنند؛ اینها خلاف بود، اینها بدفهمى است. نرمش قهرمانانه به معناى مانور هنرمندانه براى دست یافتن به مقصود است.» (1)
در یک نگاه واقع بینانه، «توافق ژنو» که خروجی عملیاتی تاکتیک نرمش قهرمانانه بود، دو دسته را مخاطب قرار داد:
1. افکار عمومی جهانی؛ دشمنان ما در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره برای تخریب وجهه بین المللی نظام و انقلاب اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اند. این هجوم وسیع رسانه ای در طول یک دهه اخیر عمدتاً به بهانه واهی تلاش ایران برای دستیابی به سلاح اتمی صورت پذیرفت. گرچه پیش از این فتوای فقهی رهبر انقلاب اسلامی مبنی بر حرمت استفاده از سلاح اتمی مسأله را بر آگاهان بین المللی روشن کرده بود، با این حال توافق ژنو و اعلام آمادگی ایران برای حل و فصل پرونده هسته ای، «اراده جدی» ایران برای رفع هرگونه شائبه باقی مانده در این خصوص را در معرض افکار عمومی جهانی به نمایش گذاشت و بدخواهان ملت ایران را در عرصه بین المللی خلع سلاح کرد. لذا با نقض عهد طرف آمریکایی که به توقف روند مذاکرات و بازگشت ایران به غنی سازی با درصدهای بالا منجر خواهد شد، تقلّای رسانه ای و دیپلماتیک استکبار برای القای غیر صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی در افکار عمومی جهانی خریداری نخواهد داشت و این از ثمرات مانور هنرمندانه نظام اسلامی (نرمش قهرمانانه) است.
2. افکار عمومی داخلی؛ در داخل نظام نیز عده ای دچار تفسیر غلط از ماهیت تقابل استراتژیک نظام اسلامی با نظام سلطه بودند؛ اینها تصور می کردند با چراغ سبز نشان دادن به آمریکا، بدون کوتاه آمدن از اصول می توان از فشارها و مشکلات اقتصادی کشور کاست و چاره ای برای تحریمهای ظالمانه نظام استکباری یافت. چه بسا عده ای از مردم و خصوصاً جوانانی که با تاریخ این تقابل عمیق آشنایی دقیقی ندارند، در اثر القائات عده ای از عناصر پیاده نظام خودفروخته دشمن در طول سالهای اخیر به چنین باوری رسیده بودند و یا احتمال آن را دور از ذهن نمی داشتند. مانور هنرمندانه نظام اسلامی در توافق ژنو و عهدشکنی سریع طرف آمریکایی، افکار عمومی داخلی را بار دیگر متوجه این حقیقت کرد که همانگونه که نظام اسلامی تغییر نکرده، استکبار هم عوض نشده و به چیزی کمتر از ذلت ما رضایت نخواهد داد. بنابر این، تثبیت درس های «استکبار شناسی» و «استکبار ستیزی» را باید از اهمّ اهداف نرمش قهرمانانه بدانیم.
پس «استراتژی» نظام اسلامی همچون گذشته بر اساس استکبار ستیزی شکل گرفته است و نرمش قهرمانانه فقط یک «تاکتیک» هوشمندانه و مقطعی برای دستیابی به پاره ای از اهداف نظام در سطح داخلی و بین المللی است؛ تاکتیکی که به زودی ثمرات خود را به وضوح روشن خواهد کرد. البته این نرمش، چندان هم بی سابقه نبوده و با مراجعه به نمونه های تاریخی گذشته و فهم صحیح معادله، پیش بینی آینده روند فعلی نیز چندان مشکل و پیچیده نخواهد بود.
نگارنده معتقد است آینده روند فعلی مذاکرات را باید برمبنای سرنوشت تعلیق و تعطیل فعالیت های هسته ای ایران در دولت دوم اصلاحات تحلیل کرد. یعنی دیری نخواهد پایید که همین دولتی که مذاکرات را آغاز کرده و به حسب ظاهر عقب نشینی هایی کرده (عقب نشینی تاکتیکی) و امتیازاتی را هم به دشمن داده است، پس از دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده در تاکتیک نرمش قهرمانانه، این روند را متوقف کرده و این بار ایران با اعتماد به نفس بیشتر داخلی و با همراهی بیشتر افکار عمومی خارجی به مبارزه قدرتمندانه با استکبار ادامه خواهد داد.(2)
1. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور -1392/08/29
__________________________
در رجانیوز
نوشته شده توسط : سید کمیل
آغاز دومینوی تسلیم یا اتمام حجت با متوهّمان داخلی؟
سوزان رایس مشاور امنیت ملی امریکا روز چهارشنبه در یک گردهمایی حقوق بشری در واشنگتن اظهار داشت: «تحریمهای ایالات متحده علیه ناقضان حقوق بشر در ایران ادامه خواهد یافت و آمریکا همچنان از حقوق اساسی تمامی ایرانیان دفاع خواهد کرد».
این سخنان و جملات مشابهی که خصوصا پس از توافق ژنو برخلاف افزایش امیدواری داخلی برای از بین رفتن نظام تحریمهای ظالمانه، از سوی مقامات غربی بیان می شود یادآور یک اصل اساسی قرآنی است، و آن اینکه: «وَلَن تَرضى عَنکَ الیَهودُ وَلَا النَّصارى حَتّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم».(1) هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل تسلیم خواستههای آنها شوی و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی. این بیان شفاف قرآنی پاسخی است به کسانی که گمان کرده یا توهم دارند مشکل غرب و به تعبیر دقیق تر «استکبار جهانی» و «نظام سلطه» با انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی تنها در مسأله ی هسته ای خلاصه شده و با اعطای امتیازاتی به آنها و تعطیل سازی فعالیتهای هسته ای و انجام اقدامات به اصطلاح اعتماد ساز می توان مشکلات را حل کرد.
در خوشبینانه ترین حالت می توان گفت کسانی که گرفتار این توهم کودکانه اند از معضلی به نام نگاه کوته بینانه ی سطحی و غیر استراتژیک رنج می برند. چنین قضاوتی از سوی افرادی که هنوز نه با ماهیت حقیقی آمریکا و استکبار آشنا هستند و نه درک عمیقی از واقعیت انقلاب اسلامی و نقش آن در به چالش کشیدن ماهیت نظام سلطه دارند البته چندان دور از انتظار نبوده و نیست. اینها کسانی هستند که حتی تاریخ را هم فراموش کرده اند یا خود را به فراموشی زده اند و گمان می کنند تا پیش از طرح مسأله ی هسته ای، ما هیچ مشکلی با نظام سلطه نداشتیم و هیچ تحریم و تهدیدی علیه نظام اسلامی وجود نداشت!
اما سخنان مقامات زیاده خواه غربی در این چند روز نشان داد که دشمنان این ملت علی رغم دوستان داخلی ما، هرگز تاریخ را فراموش نکرده اند! لذا اینک که ایران در آستانه ی انجام اقدامات اعتمادساز جدی برای برطرف کردن بهانه ای به نام «سلاح اتمی» است، پیشاپیش یادآوری می کنند که مشکل ما با ایران در پرونده ی هسته ای خاتمه نمی یابد و بر فرض که این پرونده ختم شود، پرونده های دیگری نظیر مسأله ی «نقض حقوق بشر»، «فقدان دموکراسی»، «حمایت از تروریسم» همچنان مفتوح است و تحریم ها و اعمال فشارها بر ایران تا تسلیم کامل جمهوری اسلامی در برابر همه ی خواسته های ما ادامه پیدا خواهد کرد. به تعبیر مقام معظم رهبری: «تا وقتى کمند آنها را به گردن نیندازید، دنبالهرو آنها نشوید، همین آش است و همین کاسه».(2)
کیست که نداند پرونده ی «حقوق بشر» مدنظر غربی ها جز با دست برداشتن ما از نظام قضایی اسلام و احکام الهی نظیر مسأله ی قصاص و حدود مختومه نخواهد شد؟! کیست که نداند سروصدای غربی ها مبنی بر «فقدان دموکراسی» در ایران جز با کوتاه آمدن ما از اصل ولایت فقیه و نظام حکومتی مدنظر اسلام خاتمه نخواهد یافت؟! کیست که نداند تهمت «حمایت از تروریسم» تا تسلیم کامل و ابراز پشیمانی عملی ما نسبت به دفاع از آزادگان جهان و جنبش های مقاومت اسلامی در غرب و شرق عالم و نادیده گرفتن دستور خدا مبنی بر حمایت از مظلوم در برابر ظالم همچنان ادامه خواهد داشت؟!
آنچه استکبار را راضی می کند این است که ما دست از «اسلام» برداریم، ولا غیر! اما کدام اسلام؟! اسلام انقلابی، اسلام شهادت طلبِ مقاوم، اسلام سازش ناپذیرِ ظلم ستیز، و در یک کلام: اسلام ناب محمدی(ص). غرب با اسم اسلام مشکلی ندارد. از نظر غرب تو حق داری اسم خودت را مسلمان بگذاری و نظام حاکم بر جامعه ات را هم اسلامی بخوانی، تا اینجای قصه با تو مشکلی ندارند! ولی اگر بخواهی به نظامات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و قضایی اسلام ملتزم باشی یا نگاه ظلم ستیز ضد استکباری اسلام را ترویج و حمایت کنی، مشکلات شروع می شود. پایان این مشکلات هم از نگاه غربی فقط یک راه حل دارد: «تسلیم»!
به تعبیر آقا: «تا جامعه مسلمانان از اسلام دست برندارند، اینها راضى نمىشوند. مقصود این است که دشمن مىخواهد آن روح اسلامى، آن احکام زنده اسلام و آن نیروى حیاتى اسلام در میان مسلمانان نباشد. البته آنها با یک عدّه مسلمانِ مرده بىاطّلاع از مبانى عالیه اسلام، ولو عامل به ظواهر مختصرى از اسلام هم باشند، چندان کارى ندارند؛ دشمنى هم با آن ندارند. اما اینکه اسلام نیست! اسلامى اسلام است که پیغمبر آورد و قرآن فرمود که «کُنْتُم خَیْرَ اُمَّةٍ اُخْرِجَت للنّاس.» آن اسلام نیست که عدّهاى بنشینند و تماشاگر حوادث عالم، یا تماشاگر مسائل درون جامعه خودشان باشند».(3)
نباید فراموش کرد که کینه ی نظام سلطه نسبت به نظام اسلامی عمیق تر و شتری تر از چیزی است که بعضی خوش خیالان داخلی می پندارند. «استکبار جهانى نسبت به اسلام و انقلاب، از اعماق وجود کینه دارد، و تا ملتى از اصول و دین خودش دست برندارد و تسلیم نشود، آنها راضى نخواهند شد. خداوند متعال به مسلمانها فرمود: «ولن ترضى عنک الیهود ولا النّصارى حتّى تتّبع ملّتهم». بنابر این، کینهى استکبار به خاطر اعتقادات و استقلالخواهى و شعار«نه شرقى و نه غربى» و پایبندى عمیق مردم ما به اسلام است. کینهى استکبار تمامشدنى نیست».(4)
پس نگاه کلان و استراتژیک به تحولات جهانی درک این مسأله را ساده می کند که مسأله هسته ای پایان راه نیست، بلکه آغازی است بر زیاده طلبی های بیشتر نظام سلطه، و اگر در اینجا امتیاز دادی و خواسته ی باطل او را پذیرفتی گمان مبر که او را راضی کرده و از دشمنی اش با خود کاسته ای؛ او را چیزی جز بالا بردن دستان تسلیم تو راضی نخواهد کرد و این طبیعت استکبار و سلطه است. اما در مقابل نیز طبیعت «اسلام ناب محمدی» چیزی جز استقامت در برابر فشارها و پایداری و پای فشاری بیشتر بر دین حق و احکام الهی نیست، و خدا چنین وعده داده است که پیروزی نهایی در این نبرد از آنِ مؤمنان است.
«مسلمین و بالاخص علما و روشنفکران و پیشگامان آنان، باید مراقب باشند که براى راضى کردن دشمنان خبیث و حسابگر، از اصل اسلامى خود، از احکام نورانى اسلام، از تصریح به هدفهاى جامعهى دینى و نظام توحیدى، تبرى نجویند و به سخن خدا گوش فرا دهند که: ولن ترضى عنک الیهود و لاالنّصارى حتّى تتّبع ملّتهم».(5) «تا از اسلام دست برندارید، دشمنان اسلام با شما مخالفند. منتها نکتهیى که در اینجاست، این است که دشمن مىخواهد بگوید اگر من با کسى مخالف بودم، او باید از بین برود! این را به ملتهاى ضعیف باورانده بودند. حالا عکسش ثابت مىشود و معلوم مىگردد که هر کس با اسلام مخالف است، باید برود. اسلام جاى خود را در عالم باز کرده است و بازتر هم خواهد کرد».(6)
1. سوره مبارکه بقره، آیه شریفه 120
2. بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالى، 1391/07/19
3. بیانات در دیدار جمعی از روحانیون، 1371/05/07
4. بیانات در مراسم بیعت اقشار مختلف مردم، 1368/04/15
5. پیام به کنگره عظیم حج، 1370/03/26
6. سخنرانى در دیدار با خانوادههاى شهداى هفتم تیر و مکهى مکرمه، 1369/04/06
نوشته شده توسط : سید کمیل
لیست کل یادداشت ها