سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رسانه ملّی و تربیت انقلابی

یکشنبه 89 بهمن 17 ساعت 6:25 عصر

گزیده این مطلب در هفته نامه «9 دی» منتشر شد

1. تربیت
«تربیت» به معنای روش رفتاری و گفتاری دادن به دیگران است. منشأ تربیت «غیرت» است و غیرت ملکه‏ای نفسانی در روح انسان است که نشأت‏گرفته از «محبّت» است؛ حبّ به شیء موجب می‏شود که انسان برای حفظ آن شیء تلاش و کوشش کند. این تعریف علمای اخلاق از غیرت است. بنابر این اگر شما کسی را دوست داشته باشید، نسبت به او غیرت پیدا می‏کنید و چون می‏خواهید او را حفظ کنید، تربیت او را وظیفه خود می‏دانید و لذا آن‏گونه به او روش رفتاری و گفتاری می‏دهید که سعادت‏مندی دنیوی و اخروی او را تضمین کند. چرا که تربیت صحیح بر مبنای دیدگاه اسلامی، تربیت الهی و انسانی است.
2. تربیت انقلابی
«تربیت انقلابی» چیزی غیر از همان تربیت صحیح اسلامی نیست. انقلاب اسلامی به عنوان نماد بازگشت جمعی یک ملّت به سوی ارزش‏های متعالی اسلامی، دربرگیرنده تمام خوبی‏هایی است که در مکتب اسلام بر آن تأکید شده است. انقلاب اسلامی زاییده اسلام است و اساساً تفاوت این انقلاب با همه انقلاب‏ها همین ریشه‏داری در اسلام و برآمدن آن از عمق ارزش‏های اسلامی است. البته از منظر کسانی که سیاست را از دیانت جدا می‏انگارند، برتافتن این گزاره سنگین و  دور از ذهن می‏نماید؛ امّا حقیقت آن است که تفکیک بین ارزش‏های اسلام با آرمان‏های انقلاب اسلامی همانند جداسازی شیرینی از عسل است که نشدنی است.
بر این اساس، تربیت انقلابی عبارت است از دادنِ روش خاصّ رفتاری و گفتاری به دیگران بر مبنای ارزش‏های انقلاب اسلامی که در واقع همان ارزش‏های اسلام ناب محمّدی است؛ خصوصاً با تأکید بر آن دسته از ارزش‏هایی که در اسلام آمریکایی به عنوان ضدّ ارزش تبلیغ می‏شود. ارزش‏هایی نظیر استکبارستیزی، عزّت‏مداری، ولایت‏پذیری، جهاد و شهادت، ایثار و ازخودگذشتگی، عدالت‏طلبی و مبارزه با ظلم، دفاع از مستضعفان عالم و احساس مسؤولیت برای بسط اسلام ناب در سرتاسر گیتی بعضی سرفصل‏های مهم نظام تربیتی اسلام ناب است که در نظام تربیتی اسلام آمریکایی به عنوان ناهنجاری معرفی می‏شود. اینها اتفاقاً همان مؤلّفه‏های مغفول مانده تربیت اسلامی است که اساس تربیت انقلابی نسل‏ها را تشکیل می‏دهد.
3. ضرورت تربیت انقلابی
این سرفصل را با استعانت از کلام مسیحای انقلاب که روح تربیت انقلابی را در ملّت ایران و همه ملّت‏های آزاده دنیا دمید پی می‏گیریم. امام راحل عظیم‏الشأن ما از ابتدا این نگاه غلط که تربیت اسلامی فرآیندی تک‏بُعدی و صرفاً معطوف به حوزه شخصی افراد است را تختطئه و رد فرمده و بر همه جانبه بودن تربیت از دیدگاه اسلام تأکید داشتند. ایشان می‏فرمایند: «شما خیال نکنید که اسلام آمده حیوان تربیت کند، یا آمده است که خواب و خوراک براى حیوان درست کند. این یکى‏اش است؛ این را هم درست مى‏کند لکن این یک بُعد است، آن هم بُعد آخرش است. بُعدهاى دیگرى دارد که آنها هم همه‏اش از اسلام است و براى تربیت انسان است، و انسان را مى‏خواهد یک موجود رشیدى که همه این ابعاد را داشته باشد تربیت کند. و براى همه اینها هم دستور دارد اسلام؛ نسبت به یک جهتْ دونِ جهت دیگرى نیست؛ براى حکومت اسلامى دستور دارد، براى تشکیلاتش دستور دارد؛ براى مقاتله با دشمنان دستور دارد، براى تحرّک جامعه دستور دارد، براى رسیدن به ماوراى طبیعت دستور دارد، همه اینها را دارد. یک بُعدى نیست».
ایشان در جایی دیگر می‏فرمایند: «اسلام براى مستضعفین آمده است، اسلام براى ساختن انسان آمده است. کتاب آسمانى اسلام که آن قرآن مجید است، کتاب تربیت انسان است؛ انسان را به همه ابعادى که دارد، به بُعد روحانى و به بُعد جسمانى، بُعدهاى سیاسى، اجتماعى، فرهنگى- همه بُعدها- بُعد نظامى؛ این اسلام آمده است که به ما راه تربیت را نشان بدهد. ما هم باید به تبع اسلام تربیت کنیم جوانان خودمان را، تربیت کنیم بانوان خودمان را. بانوان ما تربیت کنند اطفال خودشان را در دامن خودشان؛ وقتى که بزرگ شدند، تربیت کنند آنها را تا برسند به آن وقتى که برومند شوند و براى اسلام و براى انسانیت خدمتگزار باشند». دقّت در این جملات نشان می‏دهد که اتفاقاً تأکید حضرت امام بر همان بخش‏های فراموش‏شده اسلام ناب و تربیت انقلابی است که یادآوری آن خشم و نفرت استکبار را برمی‏انگیزاند و رعب و وحشت را بر پیکره شیطان بزرگ می‏افکند.
4. محیط‏های تربیتی و نقش رسانه
عُلمای اخلاق و تربیت اسلامی چهار محیط اصلی را در تربیت انسان دخیل می‏دانند: محیط‏های خانوادگی، آموزشی، رفاقتی و شغلی؛ البته به فرموده این بزرگان محیط پنجمی هم وجود دارد که نقش تربیتی آن بر انسان و جامعه بیش از همه آن محیط‏های چهارگانه است و آن «محیط حاکم بر جامعه» است. در واقع محیط‏های چهارگانه تربیتی به شدّت تحت تأثیر محیط پنجم قرار دارند و جاذبه تربیتی محیط حاکم، افراد جامعه را از مدار جاذبه سایر محیط‏ها به سوی خود می‏کشد. بنابر این اگر فرضاً کسی در همه محیط‏های خانوادگی، آموزشی، رفاقتی و حتّی شغلی تحت تربیت انقلابی بوده باشد، در صورتی که محیط حاکم بر جامعه از نظام تربیتی انقلابی تبعیت نکند، هیچ بعید نیست که تحت تأثیر نظام تربیتی محیط پنجم قرار گرفته و دست از اصول صحیح تربیت اسلامی و انقلابی بردارد و تبدیل به فردی ضدّ انقلاب شود.
رسانه به عنوان ابزار انتقال پیام در یک تعریف و در تعریف دیگر به عنوان خودِ پیام، در حقیقت بازیگر اصلی تبلیغ مشی تربیتی محیط حاکم بر جامعه است. این رسانه است که محیط پنجم را می‏سازد و می‏آراید؛ این رسانه است که ارزش‏ها و هنجارهای لازم‏الرعایه در جامعه را تبلیغ می‏کند؛ این رسانه است که به درونی‏ترین لایه‏های محیط تربیتی خانوادگی نفوذ کرده و به محیط‏های آموزشی و شغلی و رفاقتی هم خط می‏دهد؛ و این رسانه است که می‏تواند تربیت اسلام ناب انقلابی را تبلیغ کند و یا مدافع تربیت آمریکایی باشد.
5. نسبت بین رسانه ملّی و تربیت انقلابی
بازنگری خطوط کلّی حاکم بر عملکرد رسانه ملّی ما نشان می‏دهد که علی‏رغم تلاش‏های قابل تقدیری که صدا و سیمای جمهوری اسلامی در طول سال‏های پس از انقلاب برای تبیین اصول و آرمان‏ها و ارزش‏ها اسلام و انقلاب انجام داده، لکن تا رسیدن به وضعیت مطلوب، هنوز فاصله نجومی ناپیموده‏ای وجود دارد. شاید مناسب باشد در این بخش نگاهی به انتظارات و مطالبات رهبر معظّم انقلاب از مدیران صدا و سیما داشته باشیم تا این فاصله نجومی باورپذیر شود.
ایشان در یکی از دیدارهای خود با مدیران رسانه ملّی مأموریت محوری صدا و سیما را چنین ترسیم می‏فرمایند: «ما یک مأموریتِ محورى براى رسانه ملّى قائل هستیم، که الزاماتى دارد و این مأموریت ملّى اهداف کلانى را هم با خودش همراه دارد. به‏نظر ما آن مأموریتِ محورى عبارت است از مدیریت و هدایت فکر، فرهنگ، روحیه، اخلاقِ رفتارى جامعه، جهت‏دهى به فکر و فرهنگ عمومى، آسیب‏زدایى از فکر و فرهنگ و اخلاق جامعه، تشویق به پیشرفت و زدودن احساس عقب‏ماندگى». رهبر معظّم انقلاب سپس «ریشه‏دار کردن شناخت و باور به ارزش‏ها و بنیان‏هاى فکرى انقلاب و نظام اسلامى» را یکی از اهداف کلان آن مأموریت محوری برشمرده و می‏فرمایند: «صِرف این‏که ما در زمینه انقلاب و نظام، چیزهایى را کلیشه‏یى و شعارى تکرار کنیم کافى نیست؛ باید نسبت به این شعارها در مردم باور حقیقى به‏وجود بیاید؛ این، کار رسانه ملّى است».
از دیدگاه مقام معظّم رهبری حرکت در نقطه مقابل دستگاه‏های رسانه‏ای دشمن باید به عنوان اصل اساسی در آرایش رسانه‏ای جمهوری اسلامی همواره مدّ نظر مدیران و برنامه‏سازان صدا و سیما باشد و تبیین خودِ انقلاب به عنوان یک پیام مهم در دستور کار دائمی قرار گیرد. ایشان در این زمینه خطاب به مدیران رسانه ملّی می‏فرمایند: «یک پیام از پیام‏هاى مظلوم و فراموش شده‌اى که بار دیگر بایستى به آن اهتمام ورزید و آن را به ذهن‏هاى مردم منتقل کرد، عظمت و شکوه و اهمیت انقلاب اسلامى ماست. این انقلاب چیز کوچکى نبود و تمام هم نشده است. این امرى است که بتدریج و در طول زمان با تلاش و مجاهدت دائمى انجام مى‌گیرد؛ مشروط بر این‌که روح و خواست و ضرورت انقلاب در مردم باقى بماند. شما این پیام را باید منتقل کنید که انقلاب چیست؛ این یکى از پیام‏هایى است که شما باید به همین نسل و نسل‏هاى آینده انتقال دهید. اثرگذارى در آنهاست. چرا نشود این جوان را ساخت و تربیت کرد و مثل یک اباذر، عمّار و سلمان او را به جبهه‌هایى که نظایر آن در این جبهه‌ها وجود دارد، فرستاد؟! بنابر این یکى از پیام‏ها، پیام انقلاب اسلامى است. خودِ انقلاب، یک پیام است که باید آن را منتقل و بیان کنید».
روشن است که منظور ایشان از تربیت انسان‏هایی نظیر سلمان و عمّار و اباذر، همان تربیت انقلابی است. آنچه این شخصیت‏های برجسته تاریخ اسلام را در نظرها عظیم جلوه می‏هد و عامل تمایز ایشان از سایر مسلمانان هم‏عصرشان محسوب می‏شود، همان عنصر تربیت ناب انقلابی در وجود این بزرگان است. حال سؤال این است که آیا برنامه‏های رسانه ملّی ما اباذر و سلمان و عمّار تربیت می‏کند یا...؟!
مقام معظّم رهبری در بخش دیگری از مطالباتشان از رسانه ملّی، «توجه به اهداف و ارزش‏های انقلاب اسلامی» را از مهم‏ترین راهبردهای صدا و سیما دانسته و «تحکیم ارتباط مردم با مبانی اصلی نظام و حفظ روحیه و شور انقلابى در مردم» را از اساسی‏ترین اهداف آن برمی‏شمارند و می‏فرمایند: «ما در جمهورى اسلامى اهدافى داریم و ارزش‏هایى براى ما مطرح است. ما نباید اجازه بدهیم که این رسانه عظیمى که امروز در دنیا تنها هم هست، حتّى اندکى از جهت‏گیرى و سمت‏گیرى این اهداف تخطى کند». البته ایشان بلافاصله به بحث مهم «روش‏های تبلیغ» اشاره داشته و می‏فرمایند: «البته این معنایش آن نیست که ما دائماً در رادیو و تلویزیونمان سخنرانى یا بیانیه اسلامى و دینى پخش کنیم که صریحاً مبانى و مفاهیم ما را ترویج کند؛ این‏که راه تبلیغ نیست. شیوه‏هاى رایج تبلیغ - شیوه‏هاى غیرمستقیم، استفاده بهینه از هنر و روش‏هاى هنری باید تماماً در خدمت اهداف انقلاب و اسلام باشد؛ یعنى اگر ما بازى فوتبال هم پخش مى‏کنیم، مواظب باشیم که این بازى فوتبال در جهت ضدّ آن اهداف به‏کار نرود. آن اصل اساسى در باب اداره رادیو و تلویزیون این است».
ایشان در بیانی دیگر صراحتاً بر ضرورت تربیت انقلابی آحاد جامعه توسط رسانه ملّی تأکید داشته و می‏فرمایند: «صدا و سیما را دانشگاهى براى تدریس اصول اسلام انقلابى بدانید. برداشت ما از صدا و سیما این است. امام که فرمودند «دانشگاه»، در دانشگاه چیزى تدریس مى‏شود؛ در این دانشگاه چه چیزى مى‏خواهد تدریس بشود؟ آنچه که در این دانشگاه تدریس مى‏شود، عبارت از پیام‏ها، پایه‏ها، مفاهیم و درس‏هاى اسلام ناب و اسلام انقلابى و اسلام واقعى است. این، آن چیزى است که در صدا و سیما ایده‏آل است. ما مى‏خواهیم به این نقطه برسیم؛ ولى فاصله داریم».
6. جمع‏بندی
این جملات، جانِ کلام و فلسفه و پایه همه انتقاداتی است که منتقدان دلسوز به رسانه ملّی متوجه می‏دانند. متأسفانه رسانه ملّی آن‏قدر که در ایجاد «شور انقلابی» آن هم در مناسبت‏های مقطعی انقلاب نظیر دهه فجر و راهپیمایی 22 بهمن موفق عمل می‏کند، در ایجاد «شعور انقلابی» موفق نیست. هنر و شیوه‏های تبلیغ غیرمستقیم هنوز که هنوز است در خدمت انتقال مفاهیم اسلام انقلابی قرار نگرفته و تربیت انقلابی هنوز به عنوان یک وظیفه راهبردی جایی در سیاست‏گذاری‏های صدا و سیما ندارد. در حالی که اگر مدیران صدا و سیما به مردم «محبّت» داشته باشند و اهل «غیرت دینی» باشند، باید برای «تربیت انقلابی» جامعه احساس تکلیف کنند. امّا متأسفانه به‏نظر می‏رسد «گسستی خطرناک» میان تدابیر حکیمانه و مطالبات کارشناسانه مقام معظّم رهبری با عملکرد مدیران و برنامه‏سازان رسانه ملّی وجود دارد که در صورت تداوم، تبدیل به یک تهدید جدّی علیه امنیّت ملّی و تمامیّت انقلاب اسلامی خواهد شد. نمونه‏ای از این شکاف را می‏توان با مطالعه تطبیقی میان مفادّ حکم رهبر انقلاب برای تمدید مسؤولیت مهندس ضرغامی با محتوای برنامه‏های رسانه ملّی در طول یک‏سال گذشته مشاهده کرد.
مدیران و برنامه‏سازان رسانه ملّی باید بدانند که بار سنگین مسؤولیت «تربیت انقلابی نسل‏های فعلی و آینده ایران اسلامی» بر دوش ایشان است و خدای ناکرده اگر در راه انجام این وظیفه خطیر کوتاهی کنند، در پیش‏گاه عدل الهی به سختی عقوبت خواهند شد.

» یادداشت های مرتبط: نقد بی‏رحمانه !!! / مخاطب نشناسی صدا و سیما / صدا و سیمای ...


نوشته شده توسط : سید کمیل

بسم الله []



لیست کل یادداشت ها

آیا رهبر انقلاب از خطوط قرمز مذاکرات هسته ای کوتاه آمدند؟
زنده باد خامنه ایِ رهبر!
روز قدسی که سیدحسن نصرالله را از نزدیک دیدم!
توصیه حاج آقا مجتبى? تهرانی به رزمندگان مقاومت اسلامی
غزه در انتظار راهپیمایی ما
پیام یک جوان فلسطینی به جوانان ایرانی
[عناوین آرشیوشده]