هر سال با نزدیک شدن به آغاز و پایان ماه مبارک رمضان طیف وسیعی از افکار عمومی به مسألهای به نام استهلال معطوف میشود. مسألهی استهلال بحثی کاملاً تخصصی و فقهی است که در سطوح مختلف دروس حوزوی مورد مداقّه و امعان نظر قرار میگیرد و بر حسب اختلاف مبانی و فتاوای فقهی و اصولی فقهای محترم شاهد تعدّد دیدگاهها و نظرات در این مسأله هستیم. در این مختصر، صرف نظر از تعدّد آراء و فتاوای فقهای گرانقدر قصد دارم به نکتهی ظریفی اشاره کنم که در چند سال اخیر با برداشت اشتباه بعضی از متدیّنین و مقلّدین، زمینهی سوء استفادهی عدهای از مغرضان را فراهم آورده و گاه باعث وهن احکام شریعت شدهاست.
به عنوان مثال در این سالها گاه شاهد بودیم که خبری مبنی بر اثبات اول ماه شوّال برای یکی از مراجع معزّز در جامعه منتشر میشد و به دنبال آن گروهی از مقلّدان ایشان اقدام به افطار و برگزاری نماز عید فطر مینمودند در حالی که از منابع رسمی کشور و به طور مشخص دفتر مقام معظّم رهبری چنین خبری تأیید نمیشد و جمع کثیری از مردم همچنان روزهدار باقی میماندند. این مسأله باعث ایجاد شکاف و دودستگی در صفوف به همپیوستهی مردم متدیّن جامعه شده و بسترساز کینهتوزی و توهین و تمسخر کسانی میشد که گاه به اصل دین و نماز و روزه هم اعتقاد و التزامی نداشتند.
اما برای روشن شدن مطلب و تبیین اشکال اصلی و راه چارهی آن توجهتان را به مسألهی «راههای ثابت شدن اول ماه» که در رسالهی تمام مراجع تقلید مشترکاً ذکر شدهاست جلب میکنم:
اول ماه به پنج چیز ثابت میشود: اول آنکه خود انسان ماه را ببیند. دوم عدهای که از گفتهی آنان یقین پیدا شود بگویند ماه را دیدهایم و همچنین است هرچیزی که به واسطهی آن یقین پیدا شود. سوم دو مرد عادل بگویند که ماه را دیدهایم.(البته به این شرط که صفت ماه را بر خلاف یکدیگر نگویند و شهادتشان خلاف واقع نباشد) چهارم سی روز از اول ماه شعبان بگذرد که به واسطهی آن، اول ماه رمضان ثابت میشود و سی روز از اول رمضان بگذرد که به واسطهی آن اول ماه شوّال ثابت میشود. پنجم حاکم شرع حکم کند که اوّل ماه است.
حال سوال اینجاست که دوستان عزیزی که از مراجعی بجز حضرت آیت الله خامنهای _که عملاً حاکم شرع محسوب میشوند_ تقلید میکنند براساس کدامیک از راههای پنجگانهی فوق اقدام به روزه یا افطار میکنند؟ قطعاً هیچکدام از این عزیزان خودشان ماه را رؤیت نکردهاند (راه اول) و نیز از عدهای که خودشان ماه را دیده باشند هم نشنیدهاند (راه دوم) و نیز دو نفر عادلی که باز هم خودشان ماه را دیده باشند به آنها نگفتهاند (راه سوم) و مشخص است که از ابتدای ماه قبل هم سی روز نگذشته است چون در آن صورت اختلافی وجود نمیداشت (راه چهارم) و همانطور که گفته شد حاکمشرع که ولیّفقیه جامعالشرایط مبسوط الید است نیز چنین حکمی را صادر نکردهاست (راه پنجم)؛ پس این عزیزان روزهدار و مؤمن با کدام مجوّز شرعی اقدام به روزهداری یا روزهخواری میکنند؟
بنابراین اثبات اوّل ماه برای مراجع محترم گرچه برای خودشان حجّت شرعی است، لکن علیالقاعده براساس فتوای همین مراجع، برای مقلّدان محترمشان حجّیت ندارد. توضیح اینکه ممکن است دو نفر عادل مورد وثوق به یکی از مراجع معزّز خبر دهند که ماه را دیدهاند؛ این خبر که اصطلاحاً به آن بیّنهی شرعی میگوییم، برای همان مرجع محترم حجّت است و ایشان وظیفه دارند به احکام شرعی مترتّب بر اول ماه مانند وجوب صوم یا وجوب افطار عمل کنند؛ اما نقل این مطلب که اول ماه برای فلان مرجع (غیر از ولیّفقیه) به اثبات رسیدهاست همانطور که با دقّت در مسألهی راههای پنجگانهی بالا مشخص میشود، نمیتواند اول ماه را برای مقلّدان ایشان اثبات کند. مگر آنکه ادّعا کنند که با اثبات اول ماه برای آن مرجعّ مقلّدان ایشان یقین به اول ماه بودن آن روز پیدا کردهباشند (یعنی قسمت انتهایی راه دوم) که چنین ادّعایی نیز بسیار دور از ذهن است.
لذا به نظر میرسد جهت حفظ اتحاد و انسجام مسلمین و جلوگیری از سمّ مهلک تفرقه با وسواس و حساسیت بیشتری به این نکته و مسألهی شرعی دقت کنیم و تا زمانی که اول ماه برای حاکم شرع که اتفاقاً به دلیل قرار گرفتن در مصدر امور کشور و بسیج تمام امکانات لازم برای استهلال، اطمینانبخشترین نظریه را اعلام میدارند از دستزدن به هر کاری که در صفوف متحد مردم رخنه ایجاد میکند بپرهیزیم.
البته خود مراجع معظّم تقلید هم به این نکته عنایت ویژه دارند که از آن جمله میتوانید به نظریات فقهی حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی که از مبرّزترین شاگردان امام راحل و از مراجع بزرگوار تقلید هستند، توجه فرمایید:
* اگر حاکم شرع حکم کند که اول ماه است این حکم برای همگان حجت است و کسانی هم که از او تقلید نمیکنند حتی مجتهدین دیگر باید به حکم او عمل کنند.
* اگر اول ماه برای مجتهدی ثابت شود، ثبوت ماه نزد آن مجتهد فقط برای خود او حجّت است و برای دیگران حتی مقلّدان آن مجتهد حجّت نیست.
* اگر از ثبوت اول ماه نزد مجتهدی برای دیگران و یا مقلّد او یقین به اول ماه حاصل شود، این یقین برای آنها حجّت است؛ نه اینکه ثبوت ماه نزد مجتهد برای آنان حجّت باشد؛ پس رابطهای بین تقلید و ثبوت ماه نزد مجتهد نیست.
* اگر برای مجتهدی اول ماه ثابت شود، در صورتی که اعلام ثبوت ماه و اشاعهی آن موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین و وهن به اسلام شود و یا موجب تضعیف نظام اسلامی شود، اعلام و اشاعهی آن جایز نیست.
این دیدگاههای فقهی به واقع بیانگر تیزبینی و بصیرت و هوشیاری این پاسداران راستقامت مرزهای ایمانی و اعتقادی شیعه است و شایسته است که مؤمنان و مقلّدان این بزرگواران هم با فراست و بصیرت، مانع سوء استفاده معاندان و جاهلان از احکام الهی شوند.
نوشته شده توسط : سید کمیل
لیست کل یادداشت ها