سفارش تبلیغ
صبا ویژن

الگوی عزم و مدیریت جهادی

شنبه 93 اردیبهشت 20 ساعت 12:58 صبح

 

گاهی با خود میگویم ای کاش سید یک ایرانی بود..
چقدر به رئیس جمهوری با عزم و اقتدار و مدیریت و ولایت پذیری سید نیاز داشتیم و داریم..
سلا‌م بر رهبر دلا‌ور و مؤمن عربی، سید حسن نصرالله. 


نوشته شده توسط : سید کمیل

بسم الله []


نواده روح الله، سید حسن نصرالله

شنبه 93 اردیبهشت 20 ساعت 12:57 صبح
 
اینکه مردم ایران سیدحسن نصرالله را نواده ى واقعی حضرت روح الله بدانند چیز عجیبی نیست؛ خصوصاً وقتی می بینند کسی که کیلومترها دورتر از مرزهاى ایران زندگی می کند، به راه امام و افکار امام و آرمانهاى امام پایبندتر است از آنکه در محله ى امام زندگی می کند اما فرسنگها دورتر است از منش و روش و سیره ى امام. 
ملاک و معیار قُرب و بُعد افراد نسبت به امام را باید در میزان تعهد و التزام عملی شان به نظام فکری و ارزشی امام جستجو کرد؛ و امروز بر روى این کره ى خاکی، بعد از رهبر انقلاب اسلامی که به حقْ خلف صالح حضرت روح الله است چه کسی را در این معیارها راسخ تر و مصمم تر از سید عزیز می توانید پیدا کنید؟ 
سلام خدا بر حزب الله همیشه پیروز و رهبر محبوب و مقتدرش..

نوشته شده توسط : سید کمیل

بسم الله []


سخنان رئیس جمهور زنگ خطر را به صدا درآورد

دوشنبه 93 اردیبهشت 15 ساعت 12:9 عصر

 

رئیس جمهور در سخنان دیروز خود برای اساتید نمونه کشور، گریزی به بحث «اسلامی کردن علوم انسانی» زد، که ای کاش چنین گریزی نزده بود! دکتر روحانی با اشاره به این‌که گفته می‌شود باید علوم انسانی را اسلامی کنیم، گفت: حتما باید این کار بشود اما باید توجه داشته باشیم که کجا را باید اسلامی کنیم و راه را اشتباه نپیماییم؛ چون پایه‌‌ها و مبانی علم و دانش، اسلامی، مسیحی و یهودی ندارد. پایه‌های علم جهانی است و جغرافیا نمی‌شناسد. متد‌ها هم جهانی هستند اما اهداف متفاوتند و هر کشوری اهداف خود را دارد. پس اگر می‌خواهیم علم در کشور کاربردی شود باید آن را بومی‌سازی کنیم.
آیا به راستی پایه ها و مبانی علوم انسانی آنگونه که رئیس جمهور ادعا میکند "جهانی" است؟! آیا نقطه مقابل علوم انسانی اسلامی، علوم انسانی "مسیحی و یهودی" است یا علوم انسانی غربی سکولار؟! آیا تفاوت علوم انسانی اسلامی با علوم انسانی غیراسلامی تنها در "اهداف" کشورها است؟! آیا اسلامی سازی علوم انسانی معادل "بومی سازی" (به معنای ایرانی سازی) این علوم است؟! واقعا جای تأسف دارد که رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی تا این حد نسبت به اصل موضوع ناآگاه باشد.
جناب دکتر روحانی! چه کسی گفته مبانی علوم انسانی، جهانی و مشترک است؟! همه اختلاف و ریشه تفاوت علوم انسانی اسلامی با غیراسلامی از همین مبانی معرفت شناسانه از موضوع اصلی علوم انسانی یعنی "انسان" نشأت میگیرد. اصلا چون انسان به تعریف غربی با انسان به تعریف اسلامی متفاوت است، تعریف علوم انسانی نظیر حقوق و سیاست و اقتصاد و روان شناسی و مدیریت و جامعه شناسی از منظر غربی با منظر اسلامی متفاوت میشود؛ و به تبع تفاوت در تعریف، دایره گسترده ای از مسائل علوم نیز متفاوت میشود.
وقتی تفاوت اصلی در ریشه ها و "مبانی" شد، "منابع" استخراج علوم نیز تفاوت خواهد کرد؛ آنگاه بحث تفاوت "اهداف" دیگر یک بحث تبَعی است. بله، غرب برمبنای همان نگرش غلط به انسان، اهداف غلطی را هم دنبال میکند که با اهداف جامعه اسلامی سازگار نیست؛ اما مگر تفاوت "اهداف" بدون علت است؟! خود تفاوت اهداف هم به تفاوت مبانی و باورها و بینشها باز میگردد. وقتی تعریف شما از انسان عبارت باشد از «حیوان دوپا» (چنانکه حقیقت تعریف غرب از انسان همین است)، اهداف شما در جامعه ی برآمده از اجتماع چنین موجودی متفاوت خواهد شد با وقتی که انسان را به «عبد الله» و «خلیفة الله فی الارض» تعریف کنید.
متأسفانه به نظر میرسد نگاه رئیس جمهور به مقوله علوم انسانی نه تنها عمیق و دقیق نیست، بلکه از نوعی اعوجاج فکری رنج میبرد که از یکسو ریشه در ضعف انسان شناسی اسلامی دارد، و از سوی دیگر از عدم شناخت صحیح غرب سکولار ناشی میشود. تقلیل سطح بحث و کوچک جلوه دادن مسأله ی بغایت مهمی نظیر اسلامی سازی علوم انسانی در حد تفاوت اهداف کشورها(!!) و نادیده انگاری تفاوتهای بنیادین نظیر تفاوت مبانی و منابع، باید زنگ خطر را برای دلسوزان و دغدغه مندان اسلامی سازی علوم انسانی به صدا درآورده باشد. خصوصا که گوینده این جملات، رئیس جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی است.


نوشته شده توسط : سید کمیل

بسم الله []


آی شهدا.. ما رو هم کربلایی کنید..

دوشنبه 93 اردیبهشت 15 ساعت 12:40 صبح

 

پنجشنبه 11/2/93
آخرین لحظاتی بود که سر کار بودم؛ پشت میزم نشستم و دارم لابلای خبرهای سایتها بالا و پایین میکنم که چشمم میخوره به خبر «تشییع دو شهید گمنام در پارک 17 شهریور یافت آباد». قصدی برای شرکت در تشییع ندارم. کارهام رو جمع و جور میکنم و به سمت خونه راه می افتم. توی راه برگشت به کارهای باقی مونده برای هماهنگی سفر کربلای 13 رجب فکر میکنم. وضعیت ویزاها هنوز حل نشده، روحانی کاروان هم هنوز معلوم نیست. باید بسپارم یه نفر سریعتر کارها رو پیگیری کنه. شب زودتر از همیشه خوابیدم.
.......
با صدای همهمه و چاووشی خونی و «یا حسین» جماعت از خونه می پرم بیرون. عجب جمعیتی! چه خبره؟ اینا کی هستن؟ کجا دارن میرن؟ سریع خودم رو به یکیشون میرسونم. می پرسم: کجا؟ میگه: کربلا! میگم: کربلا؟! این همه آدم با هم؟! میگه آره! شما نمیآی؟! میگم: من؟! چه جوری؟! من که ویزا ندارم. میگه: ویزا نمیخواد که! زود باش! بیا بریم! خودتو زود برسون پارک 17 شهریور! بعد برای اینکه از جمعیت جا نمونه بدون خداحافظی راه می افته و میره!
........
جمعه 12/2/93
از خواب پریدم! عجب خوابی بود! کربلا، اون همه آدم! پارک 17 شهریور...! نظرم درباره شرکت در تشیع شهدای گمنام عوض شد. بعد از نماز صبح، زنگ زدم به یکی از رفقای قدیمی، بهش گفتم شما نمیای تشییع؟ خوابم رو براش تعریف کردم و گفتم من تصمیم گرفتم برم؛ شما هم سعی کن خودتو برسونی. گفت ببینم چی میشه!
راه افتادم به سمت یافت آباد. توی بزرگراه سعیدی، دیدم یه روحانی میانسال داره برای ماشینها دست تکون میده، ولی کسی سوارش نمیکنه. پیش خودم گفتم بذار تا یه جا برسونمش، ثواب داره! وایسادم براش، گفتم: حاجی کجا؟ گفت یافت آباد! گفتم: بیا بالا، تا یه جا میرسونمت. گفت: من از قم اومدم، به نیت شرکت در تشییع شهدای گمنام! گفتم: عجب! اتفاقا منم دارم میرم تشییع! گفت: راستش، پیش خودم گفتم بیام از این شهدا برات کربلا بگیرم؛ آخه تا حالا کربلا نرفتم. تا اینو گفت دلم لرزید! خوابم رو براش تعریف کردم؛ زد زیر گریه.. یه لحظه یه فکری توی ذهنم جرقه زد. گفتم: حاجی ما داریم 13 رجب میریم کربلا، روحانی همراهمون نیست. شما میای؟!.. اشک از چشم هر دومون سرازیر شده بود که رسیدیم یافت آباد!..
عجب تشییعی بود! چقدر شلوغ! همونجور که توی خواب دیده بودم! آخرای کار بود و دیگه داشتن شهدا رو آماده میکردن که بذارن توی قبور، که یه لحظه دیدم رفیق قدیمیم هم خودشو رسونده به تشییع! مراسم هنوز ادامه داشت؛ ذکر «یا حسین» فضا رو پر کرده بود. رفیقم رفت و میکروفون رو دست گرفت قصه خواب دیشب من رو برای مردم تعریف کرد! گفت آی مردم بدونید که این شهدا یاران امام حسین بودند. بدونید که اینجا هم قطعه ای از کربلاست..
صحبتش که تموم شد، یکی از مسؤولان منطقه با اشک اومد طرفش! گفت: هفته پیش یه روز صبح زود قرار بود جلسه هماهنگی مسؤولان محلی برای تشییع این شهدا برگزار بشه. من خواب موندم! توی خواب، شهید آقا مهدی باکری رو دیدم که اومده بهم میگه: پس تو چرا هنوز اینجایی؟! چرا نرفتی جلسه هماهنگی کربلا؟! گفتم: آقا مهدی، جلسه کجاست؟! گفت: پارک 17 شهریور!..
(برداشتی آزاد از یک اتفاق واقعی)


نوشته شده توسط : سید کمیل

بسم الله []


ما دلآرامیم، دلواپس شمایید

یکشنبه 93 اردیبهشت 14 ساعت 1:57 عصر

 

چرا دولت باید اینقدر از یک فیلم مستند بترسد؟ چرا دولت اینقدر از برگزاری یک همایش مردمی نگران می‌شود؟ چرا دولت اینقدر از اینکه مخالفانش تریبون پیدا کنند واهمه دارد؟ چرا دولت علی‌رغم ادعای آزادی بیان و زنده باد مخالفش، از منتقدان شناسنامه طلب می‌کند؟
اما در طرف مقابل، چرا امت حزب الله اینقدر آرام و مطمئن است؟ چرا هیمنه پوشالی آمریکا در چشم حزب الله به هیچ می‌ماند؟ راز آن همه ترس و واهمه در آن جبهه، و این همه آرامش و طمأنینه در این جبهه چیست؟
روایت امام صادق بر تابلوی مدرسه ما پاسخ همه‌ی این سوالات است: هرکس از خدا بترسد خدا همه چیز را از او می‌ترساند، و هرکس از خدا نترسد خدا او را از همه چیز خائف می‌کند.
حزب الله دلآرام است نه دلواپس.. اگر هم دلواپس است، دلواپس عاقبت شماست..


نوشته شده توسط : سید کمیل

بسم الله []


آیا توبه موسوی و کروبی پذیرفته خواهد شد؟؟

شنبه 93 اردیبهشت 13 ساعت 5:26 عصر

 
ماه مبارک رجب فرصت خوبی برای توبه و استغفار و بازگشت به سوی خدای متعال است. مضمون بسیاری از ادعیه مأثوره این ماه شریف نیز طلب آمرزش و توبه به محضر ربوبی است. در کتاب شریف اقبال الاعمال هم فصلی تحت عنوان «فضل الاستغفار و التهلیل و التوبة فی شهر رجب‏» آمده است که نشانه اهمیت توبه و استغفار در این ماه است. از جمله روایات، پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «رَجَبٌ‏ شَهْرُ الِاسْتِغْفَارِ لِأُمَّتِی أَکْثِرُوا فِیهِ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ فَإِنَّهُ غَفُورٌ رَحِیم‏‏». رجب برای امت من ماه استغفار است؛ در این ماه از خدا بسیار طلب مغفرت کنید، که او آمرزنده و مهربان است. برای همین است که گفته اند ذکر اصلی ماه رجب «أستغفر الله و أتوب إلیه» است.
اما آنچه بهانه این نوشتار شد اینکه: اخیرا آیت الله حائری شیرازی در نامه ای مشفقانه به موسوی و کروبی، ضمن برشمردن گناهان بزرگ این دو نفر، آنها را دعوت به توبه کرده اند. به نظر میرسد مسأله توبه سران فتنه را باید از چند جنبه بررسی کنیم.
1 . آیا خداوند متعال توبه سران فتنه را خواهد پذیرفت؟
رحمت واسعه خدا لایتناهی است. خدا توّاب است. «هُوَ الذی یقبلُ التوبة عن عباده و یعفُو عنِ السیّئات». هیچ کس هم اجازه ندارد بگوید خدا توبه فلان کس را نمی پذیرد. از پیامبر اعظم(ص) نقل شده که فرمودند: روزی مردی گفت به خدا قسم که خداوند فلان شخص را نمی آمرزد. پس خداوند فرمود: این کیست که به من سوگند میخورد که فلانی را نمی آمرزم؟! من آن شخص را آمرزیدم و اعمال صالح آن دیگری را احباط و بیهوده گرداندم، چون گفت خداوند فلان شخص را نمی بخشد. البته توبه ای که خدا آن را می پذیرد، «توبه حقیقی» است، و توبه حقیقی مقدمات و شروط و لوازمی دارد که در جای خودش در آیات و روایات بحث شده است.
2 . آیا ملّت ایران توبه سران فتنه را خواهد پذیرفت؟
قاطبه ملت ایران تاکنون هرجا که فرصتی برای ابراز نظر در خصوص سران فتنه یافته اند، به حق خواستار اشدّ مجازات (اعدام) برای آنها شده اند. از تظاهرات 9 دی 88 تا راهپیمایی 22 بهمن 92 تا طومار بیشمار امضائی که اخیرا سخنگوی قوه قضائیه به آن اشاره کرد. اما گمان من بر این است که چنانچه سران فتنه «توبه حقیقی» کنند، و واقعا از ظلم بزرگی که به ملت کردند پشیمان شده و به گناهان بزرگ خود در ماجرای انتخابات 88 اعتراف علنی کنند، و از پیشگاه ملت و رهبری عزیز طلب بخشایش کنند، بعید نیست که مردم بزرگوار ایران از گناهان آنان درگذرند. البته یکی از شروط اساسی چنین توبه ای، تلاش سران فتنه برای بازگرداندن آن بخش از جوانانی است که بخاطر انحراف این دو نفر، گمراه شدند.
3 . پس از توبه سران فتنه، وظیفه دستگاه قضایی چیست؟
پیش از این عرض شد که مجازات قانونی و شرعی این دو نفر با استناد به منابع حقوقی و فقهی، چیزی کمتر از اعدام نیست. با اینحال براساس فقه و حقوق، چنانچه «توبه حقیقی» صورت گیرد و این دو نفر برای جبران ظلم بزرگی که در حق نظام کردند تلاش صادقانه ای از خود نشان دهند، چه بسا این مجازات قابل تخفیف باشد. البته آنچه گفته شد صرفا مربوط به جنبه عمومی جرم این دو نفر است؛ اما در مورد خونهای به ناحق ریخته و اموال به غارت رفته در ماجرای فتنه 88، چنانچه شاکیان خصوصی وجود داشته باشند، به عنوان جنبه خصوصی جرم در جای خود قابل مطالبه و محاکمه است.
و احتمالی از جنس دیگر..
با اینحال، احتمال دیگر در خصوص این دو نفر آن است که علی رغم اینکه خداوند توبه پذیر است، اما بخاطر خیانتها و جنایتهای غیر قابل جبران سران فتنه، توبه آنها مورد قبول ملت واقع نشود و دستگاه قضایی نیز مکلّف به محاکمه آنها و صدور اشد مجازات برای ایشان باشد. چنانکه امام خمینی(ره) درباره توبه شاه خائن میفرمایند: توبه تو پیش ملت پذیرفته نیست. ممکن است یک توبه حقیقى بکنى و مال مردم را دستشان بدهى و همه جنایات را جبران بکنى، خدا ممکن است بپذیرد. - خدا بزرگ است- اما ملّت نمی پذیرد. ما نمی توانیم‏ توبه تو را بپذیریم؛ توبه تو مرگ است، توبه گرگ مرگ است. (صحیفه امام، ج ‏3، ص 391)
آینده پیش روی سران فتنه، آینده ای پر از بیم و امید است؛ باید صبر کرد و سرانجام این ماجرا را دید. آیا این دو نفر توبه خواهند کرد؟ آیا ملت ایران توبه آنها را خواهد پذیرفت؟؟ امید که چنین باشد. به هرحال، همه ما باید قدر فرصت ماه رجب را بدانیم و آن را  برای توبه و بازگشت به سوی خدا و جبران خطاهای گذشته مغتنم شماریم، که «إنّه هو التوّاب الرحیم»..


-------------- 
مرتبط:
چرا باید موسوی و کروبی را اعدام کرد؟ http://bit.ly/1rOH56e
نامه آیت الله حائری شیرازی به موسوی و کروبی: http://bit.ly/1lKgbMW
سخنگوی قوه قضائیه از امضای طومار بلندبالای مردمی مبنی بر درخواست محاکمه و اشد مجازات سران فتنه خبر داد: http://bit.ly/SjOlNk


نوشته شده توسط : سید کمیل

بسم الله []


آنچه از بیانات آقا در دیدار کارگران به دست آوردم

چهارشنبه 93 اردیبهشت 10 ساعت 11:33 عصر


محور اوّل: مؤلفه های نگاه اسلام به کار و کارگر:
1 . تکریم و احترام به نفس کار و کارگران
2 . رعایت حقوق و منزلت کارگر
3 . عدم نگاه مخاصمه آمیز بین کارگر و کارفرما
4 . تعاون و تعامل و همکاری در فضای کار
5 . اتقان و محکم کاری، عامل رحمت الهی برای کارگر
- - - - - - - - - - - - - - - - -  
محور دوم: کارآمدی برمبنای عزم ملی و مدیریت جهادی
1 . عزم ملی: 
   :: شعار زندگی ما و شعار همیشگی ما
    :: هویت ما و ترسیم کننده سرنوشت ما
    :: عامل پیشرفت اقتصاد و فرهنگ
    :: عامل بازدارنده دربرابر تهدید و تحقیر دشمن
2 . مدیریت جهادی:
    :: راهکار: خودباوری، پشتکار و همّت، توکل به خدا، تشویق نیروهای مستعد، عزم راسخ مدیران
    :: موانع: کوتاه همّتی، عدم شناخت طبیعت انسان، عدم اعتقاد به کمک الهی، انکار استعدادهای داخلی
- - - - - - - - - - - - - - - - -  
محور سوم: لوازم پیشرفت در سایه اقتصاد مقاومتی:
1 . درون زایی و برون گرایی اقتصاد 
2 . دانش بنیان شدن اقتصاد
3 . ابتکار و پشتکار محوری
4. تحقیق و توسعه محوری
5 . هم افزایی و ارتباط ظرفیتها
6 . تقویت ساخت درونی
- - - - - - - - - - - - - - - - -  
جملات طلایی:
 دنیا اینجوری است. فشار دنیا، بداَداییهای قدرتهای دنیا در مقابل نظام جمهوری اسلامی، تابع ضعف و قوّت این نظام است؛ هر جا شما ضعیف باشید، بداَدایی آنها بیشتر میشود؛ هر جا شما قوی بودید، توانا بودید، روی پای خودتان توانستید بایستید، آنها مجبور میشوند مؤدّبانه تر با شما رفتار بکنند، منطقی تر با شما رفتار بکنند؛ این کلید حلّ همه مشکلات کشور است. باید کشور از درون بجوشد.



لینک بیانات: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=26284 


نوشته شده توسط : سید کمیل

بسم الله []


آقای رئیس جمهور، روشنفکربازی بس است!

سه شنبه 93 اردیبهشت 9 ساعت 8:10 عصر

دکتر حسن روحانی در مراسم افتتاح نمایشگاه کتاب به مسأله ممیّزی پیش از انتشار کُتب حمله کرده و گفته اند: «هیچکس در ممیزی بالاتر از وجدان افکار عمومی نیست؛ آنها می‌دانند به استقبال چه کتابی بروند و چه کتابی را در انزوا قرار دهند. صاحبان فرهنگ ما نیاز به ارشاد و گشت ارشاد ندارند!» متأسفانه این جملات در تضاد کامل با احکام اسلام و دیدگاه فقهی امام راحل است.
طبق نظر فقهی امام خمینی(ره) جلوگیری از گمراهی جامعه از امور واجبه است. امام بر همین اساس، حتی فروختن کاغذ به کسی که مطالب گمراه کننده در آن کاغذها مینویسد را "حرام" میدانند، چه برسد به مجوّز نشر دادن به کتابهای ضد اسلام! بر مبنای نگاه فقهی امام، کسی که به کتاب گمراه کننده و فاسد مجوّز چاپ میدهد، زمینه را برای افساد جامعه فراهم میکند.
امام در کتاب "المکاسب المحرمة" میفرمایند: «إنّ دفع‏ إضلال‏ الناس من الأمور التی یهتمّ به الشارع الأقدس، فکیف یمکن القول بجواز بیع القرطاس ممّن یعلم أنّه یکتب فیه ضدّ الإسلام و ردّ القرآن الکریم.» یعنی: جلوگیری از گمراهی مردم، از اموری است که شارع مقدّس نسبت به آن بسیار اهتمام دارد. بنابر این چگونه میتوان فروش کاغذ به کسی که میخواهد در آن کاغذها مطالبی ضد اسلام بنویسد را جایز دانست؟! (المکاسب المحرّمة، ج1، ص201)
مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی شاگرد برجسته مکتب فقهی و اخلاقی امام خمینی(ره) در توضیح این فتوای امام فرمودند: «یک وقت خیال نکنید فقط مسأله فروش کاغذ است؛ نه، اینجا امام کاغذ را به عنوان مثال مطرح کرده است. بلکه هر نوع زمینه سازی برای نشر کتب ضد اسلام حرام است؛ چه کاغذ بفروشی، چه جواز نشر بدهی، چه چاپ کنی، چه توزیع کنی، چه خرید و فروش کنی، همه و همه حرام است.» (سلوک عاشورایی، ج1، فصل هشتم)
بر اساس همین دیدگاه فقهی است که امام خمینی(ره) ممیّزی پیش از نشر را یک ضرورت غیرقابل انکار دانسته و میفرمایند: «نوشته هایى که میخواهد طبع بشود، یک چند نفرى که میدانید، یقین دارید که آنها آدمهایى هستند که مستقیم هستند، و در راه مسیر ملت و کشور هستند و وابستگى به هیچ جا ندارند، آنها نوشته ها را مطالعه کنند، درست دقت کنند در آن، و بعد از اینکه دقت کردند در روزنامه یا در مجله نوشته بشود. این طور نباشد که یک وقت بنویسند و منتشر بشود، بعد بفهمند که این نوشته بر خلاف بوده است؛ این یک چیزى است که لازم است. باید کتابهایى که نوشته میشود، و همین طور چیزهایى که منتشر میشود، اینها باید درست توجه بشود. و افراد مطّلع، مدبِّر و کسانى که از مکتبها اطلاع دارند و مسیر آنها را میدانند، اینها توجه بکنند، و کتابها را مطالعه کنند قبل از انتشار. این، هم صلاح خود شماست و هم صلاح ملت است.» (صحیفه امام، ج13، ص474)
آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی در تبیین این مسأله میفرمودند: «آزادی بیان به طورِ مطلق را هیچ عاقلی نمیپذیرد؛ در یک جامعه اسلامی چه کسی باید آزادی را تحدید کند؟ «اسلام» باید تحدید کند. تشخیصش با کیست؟ با کارشناس اسلامی. دیدگاه اسلام این است. حالا تو میگویی اسلام زور گفته است؟! من از شما سؤال می‌کنم: اگر در جامعه ای که بُعد جسمانی مطرح است بگویند "برای حفظ سلامتی مردم، پخش هروئین ممنوع است" آیا این زورگویی است؟! چطور اینجا نمیگویی که این زورگویی است؟!»
حرف آقای رئیس جمهور به همان میزان غیرمنطقی است که بگوییم: هیچ چیز در جلوگیری از آلودگی جامعه به مواد مخدّر بالاتر از وجدان افکار عمومی نیست؛ مردم خودشان می‌دانند به استقبال مواد مخدّر بروند یا آن را در انزوا قرار دهند. جامعه ما نیاز به پلیس مبارزه با مواد مخدّر ندارد!! لذا همانطور که وظیفه دولت و حکومت جلوگیری از پخش مواد مخدر و مبارزه با اشاعه مواد غذایی فاسدی است که جسم افراد جامعه را بیمار میکند، عدم صدور مجوّز نشر کتابهای گمراه کننده و مقابله با انتشار مطالبی که روح افراد جامعه را بیمار میکند هم وظیفه ای است که دولت نمیتواند از زیر بار آن شانه خالی کند.
آقای رئیس جمهور، فراموش نفرمایید که جنابعالی "روحانی" و ملبّس به لباس دین هستید. زیبنده ی شما نیست که برای خوشآمد و سوت و کف چند روشنفکر غربزده، ژست روشنفکری بگیرید و به حکم فقهی اسلام و فتوای صریح امام پشت پا بزنید. آقای "روحانی" روشنفکربازی بس است! لطفاً به مسائل اصلی کشور بپردازید.
تصویر: متن کتاب المکاسب المحرمة امام خمینی رحمة الله علیه.

نوشته شده توسط : سید کمیل

بسم الله []


آقای کمیسیون ماده 10 احزاب، دقت کن! مراقب باش!

یکشنبه 93 اردیبهشت 7 ساعت 4:24 عصر


آقای بخشایش از اعضای کمیسیون ماده 10 احزاب گفته اند فعالیت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به دلیل نداشتن مجوّز، از نظر این کمیسیون غیر قانونی است!! چنین اظهارنظری یا ناشی از کمبود مطالعات تاریخی و بی اطلاعی از نقش اساسی جامعه مدرسین در شکل گیری اصل انقلاب و استمرار آن و راهبرد تعیین شده از سوی رهبر انقلاب برای این نهاد حوزوی است، و یا حاکی از آغاز حرکتی مشکوک و خطرناک برای حمله به کارکرد سیاسیِ مبنایی حوزه علمیه است؛ که البته در این صورت، خیالی خام و خوابی تعبیرناشدنی است. 

به تعبیر رهبر انقلاب، جامعه مدرسین «مغز متفکر، چشم بینا و وجدان سالم و حساسى براى دستگاه اداره کننده کشور و مجموعه ای امین با نیم قرن تجربه سیاسی و انقلابی» است. راهبرد مدّنظر رهبری برای این نهاد ریشه دار حوزوی عبارت است از اینکه: «جامعه   مدرسین حوزه علمیه قم باید با حفظ همان هویت مستحکم خود به عنوان یک خط شاخص برای فضای عمومی کشور باقی بماند.»

قطعا حفظ این «هویت مستحکم» و ایفای نقش «خط شاخص»، با تبدیل شدن جامعه مدرسین به یک «حزب» و فعالیت آن در عرض سایر گروههای سیاسی منافات دارد. البته به عناصر فتنه گر که همواره از استقلال سیاسی روحانیت انقلابی بیشترین ضربات را خورده اند حق میدهیم که خیال خام بی خاصیت کردن جامعه مدرسین را در سر بپرورانند، اما به دولت محترم، وزارت کشور و کمیسیون ماده 10 احزاب توصیه میکنیم مراقب باشند در دام فتنه گران گرفتار نیایند و در حیطه ای که به ایشان مربوط نمیشود دخالت نفرمایند، چراکه عاقبت خوشی در انتظار چنین حرکتی نخواهد بود.

. مشابه همین مسأله در خصوص جامعه روحانیت مبارز هم صدق میکند.

. خبر مرتبط: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930206001033

 

 

 


نوشته شده توسط : سید کمیل

بسم الله []



چند روز پیش در یک همایش فرهنگی، یکی از سخنرانان که شخصیتی بسیار محترم و فاضل و دارای سابقه طولانی در عرصه مدیریت فرهنگی بین المللی است و از قضا مسؤولیتی هم در امور بین الملل دفتر مقام معظم رهبری دارد، سخن از «بایکوت رسانه ای رهبر انقلاب اسلامی» به میان آورد. حرف این بود که نیروهای فعال رسانه ای جبهه  فرهنگی انقلاب باید به فکر شکستن این بایکوت باشند، و عملیاتهایی را جهت نشر افکار و آراء حضرت آیت الله خامنه ای برای مخاطبان بین المللی طراحی کنند.
بعد از اتمام سخنرانی، بلافاصله به روی جایگاه رفتم و به ایشان عرض کردم: «اجازه هست چند جمله از سر دلسوزی، اما منتقدانه و جوانانه حرف بزنم؟» بعد از اذن ایشان گفتم: «جسارتاً، اگر هرکس حق داشته باشد از بایکوت رسانه ای رهبر انقلاب سخن بگوید، شما که خودتان در امور بین الملل دفتر رهبری مسؤولیت دارید چنین حقی ندارید. اصلا بایکوت برای وقتی است که شما تلاشی برای ارائه اندیشه های رهبری کرده باشید و دشمن جلوی رسیدن پیامهای شما به مخاطبان خارجی را گرفته باشد. اما وقتی وضعیت فنّی و هنری و محتوایی و به روزرسانی نسخه های زبان خارجی سایت رسمی و مرجع رهبری به قدری افتضاح است که آدم خجالت میکشد سایت را به مخاطبان خارجی تشنه معارف انقلاب اسلامی معرفی کند، دیگر چگونه حرف از بایکوت رسانه ای رهبری میزنید؟! رهبر انقلاب را تیم رسانه ای دفتر رهبری بایکوت کرده اند که بعد از گذشت اینهمه سال هنوز نتوانسته اند یک سایت مرجع آبرومندانه به زبانهای مختلف برای رهبری راه اندازی کنند؛ وگرنه از BBC و CNN که انتظار نداریم هروقت رهبری سخنرانی کردند تیتر یک سایتهای خود را به بیانات معظّم له اختصاص بدهند و در بخشهای مختلف خبری شبکه هایشان به سخنرانی رهبری بپردازند!»
این مهمان فاضل و محترم، با حلم و تواضعی مثال زدنی نقد تند مرا شنیدند، جوری که از تندی لحنم پشیمان و شرمنده شدم! در پایان هم ضمن پذیرش اصل انتقاد و قبول کم کاریهای صورت گرفته تاکنون، از تلاشها و برنامه ریزیهای جدی، و نیز وجود موانع و ملاحظات و سختی کار در این حوزه سخن گفتند. البته در دلسوزی و خلوص  مسؤولان امر شکی نیست، و هرکس اندکی با مقتضیات کار فرهنگی در حوزه بین الملل آشنا باشد حق میدهد که مدیریت عملیاتی رسانه ای با این مختصات و عظمت، کاری بسیار پیچیده و حساس است؛ با این حال فکر میکنم جا دارد در سالی که به نام "فرهنگ" شناخته شده فکری اساسی برای این عملیات فرهنگی برون مرزی صورت بگیرد.
«ارتقاء فنی و محتوایی و هنریِ سایتهای خارجی زبان رهبری» مطالبه ی جدّی و به حقّ حامیان و دوستداران انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای ماست، و معتقدم دفتر رهبری برای پاسخگویی شایسته به این مطالبه ی مهم باید بیش از اینها همّت کند، و البته در این مسیر میتواند روی توانمندی جوانان مؤمن انقلابی حساب ویژه ای باز کند. إن شاء الله تا پایان امسال شاهد باشیم مجموعه این سایتها به وضعیت مطلوب نزدیکتر شده باشند.


نوشته شده توسط : سید کمیل

بسم الله []


   1   2      >

لیست کل یادداشت ها

آیا رهبر انقلاب از خطوط قرمز مذاکرات هسته ای کوتاه آمدند؟
زنده باد خامنه ایِ رهبر!
روز قدسی که سیدحسن نصرالله را از نزدیک دیدم!
توصیه حاج آقا مجتبى? تهرانی به رزمندگان مقاومت اسلامی
غزه در انتظار راهپیمایی ما
پیام یک جوان فلسطینی به جوانان ایرانی
[عناوین آرشیوشده]