چرا از گفتمان جبهه پایداری حمایت میکنم؟!
1. فصل انتخابات از شورانگیزترین مقاطع زمانی در نظام مردمسالار دینی ایران است؛ هنگامهای برای حضور و ظهور ارادهی ملّت در حساسترین تصمیمات کشور. لذا پیش و بیش از هر چیز، نفسِ مشارکت حداکثری مردم از اهمیت برخوردار است و باقی، فرع ماجراست. خاصه آنکه به برکت وجود دیدهبانی تیزبین به نام «شورای نگهبان» همه میتوانند آسودهخاطر باشند که کاندیداهای انتخابات از صلاحیتهای لازم برای ورود به مجلس برخوردارند.
2. مسلماً احراز کفِ صلاحیتها توسط شورای نگهبان، ما را از تلاش برای شناسایی افراد صالحتر بینیاز نمیکند؛ آنچه مهم است، این است که انسان در هر انتخاب، بهترینها را برگزیند. لذا دعوای میان کاندیداها را نه «فاسد و صالح» بلکه «انتخاب اصلح در برابر صالح» باید دانست. آنچه از وصایای امام راحل عظیمالشأنمان و امام حاضر جلیلالقدرمان به دست میآید، همین توقع است که مردم، با دقت و حوصله، بهترینها را گزینش کنند.
3. برای شناخت بهترینها و تشخیص اصلح در برابر صالح، دو راه کلی میتوان تصور کرد: [1]
اوّل آنکه خود انسان با تحقیق و بررسی و مطالعه نسبت به سوابق کاندیداها، افراد اصلح را تشخیص دهد و بشناسد؛ روشن است که در این صورت، علم و تشخیص خودِ انسان برای او شرعاً و عقلاً حجّت خواهد بود و سخن هیچ فرد یا حزب و گروه دیگر (هر چند بسیار محترم و عزیز) نمیتواند در برابر این حجّت قاطع قد علم کند.
دوم آنکه انسان بر اساس شناخت و اطمینانی که از شخص دیگری دارد، به گفتهی او اعتماد کرده و انتخاب او را ملاک عمل خود قرار دهد؛ البته روشن است که انسان تنها به کسی میتواند اعتماد کند که از تقوا و علم کافی در خصوص مسأله انتخابات بهرهمند باشد.
4. بر اساس آنچه گفته شد، چیزی به نام «لیستی رأی دادن» حجیّت و اعتبار عقلی و شرعی خود را از دست میدهد؛ زیرا لیستها فی حدّ نفسه، نه منجر به شناخت شخصی انسان از صلاحیت داوطلبان میشود و نه به طور معمول حاکی از تأیید صد در صد از طرف شخصی با دو صفت «عالم» و «عادل» است. حال آنکه در انتخابات آینده و در بین جریانی که به نام اصولگرایی شناخته میشود، با دو لیست شاخص «جبهه متحد» و «جبهه پایداری» روبهرو هستیم. اینجاست که بسیاری از متدیّنین و علاقمندان جریان اصولگرایی با این پرسش مواجهند که: «به کدام لیست رأی دهیم؟!» صرفنظر از اینکه رقابت این دو لیست در داخل دایرهی اصولگرایی را فاقد هیچ اشکال شرعی، عقلی و عرفی دانسته و همهی تلاشها برای متقاعد کردن اعضای جبهه پایداری به تن در دادن به وحدت اجباری را بیاساس قلمداد میکنم، امّا وقتی قرار شد هیچکدام از لیستها فی حدّ نفسه حجیّت نداشته باشند، برای تشخیص اصلح باید به سراغ معیارهایی خارج از لیست برویم.
5. شاید برای بعضی از متدیّنین چنین به نظر برسد که لیست جبهه متحد، ممهور به مهر تأیید و ممضا به امضای عالمی باتقوا، یعنی حضرت آیتالله مهدویکنی است؛ لذا میتوان به تمام افراد این لیست رأی داد و مسؤولیت آن را به گردن ایشان انداخت! صرفنظر از اینکه شخص آیتالله مهدویکنی چنین تضمینی را تقبّل نکردهاند، توجه به این نکته الزامی است که آنچه مورد تأیید و امضای ایشان بوده و هست، دو چیز بیشتر نیست؛ یکی منشور اصولگرایی که توسط جامعتین تهیه و ارائه شد و دیگری ساز و کار عملیاتی جبهه متحد، نه افراد راهیافته به لیست نهایی این جبهه. لذا با وجود افراد صالحتری که در لیست مقابل وجود دارد و به هر دلیل به لیست جبهه متحد راه نیافتهاند، بنده بعید میدانم که حتی آیتالله مهدویکنی، خودشان به عین 30 نفری که در لیست جبهه متحد حضور دارند رأی دهند؛ البته دوستان و نزدیکان معظّمله میتوانند این مسأله را از حضرتشان سؤال کرده و پاسخ ایشان را هم رسانهای کنند.
6. حال باید ببینیم مسأله در لیست چبهه پایداری از چه قرار است؛ آیا این لیست علاوه بر ساز و کار طراحی، از حمایت قاطع و مهر تأیید و امضای تضمین عالمی باتقوا، یعنی حضرت آیتالله مصباحیزدی برخوردار است؟ آنچه در رسانهها بیان شد، این بود که لیست جبهه پایداری پس از تکمیل به رؤیت معظمله رسیده و مبنای قرار گرفتن کاندیداها برای ایشان توضیح داده شده و ایشان نیز آن مبانی را تأیید فرمودهاند. بنابر این، شاید از این منظر هم این دو لیست هیچ تفاوتی با هم نکنند. پس سؤال همچنان باقی است و باید برای انتخاب افراد اصلح چارهای دیگر اندیشید.
7. شاید تنها راه حل برای کسانی که توان شناخت تکتک افراد و تشخیص مصادیق اصلح را ندارند، توجه به «گفتمانِ حاکم بر لیستها» باشد. بیشک هر دو لیست جبهه متحد و جبهه پایداری، در داخل دایرهی گفتمان اصولگرایی تعریف میشوند؛ یعنی دایرهای که شاخصههایش عبارت است از همان شاخصهای مکتب امام، یعنی «معنویت، عقلانیت و عدالت». جالب اینکه در شعار انتخاباتی هر دو جبهه، همین سه عنصر ذکر شده است![2] بنابر این، باز هم با تکیه به کلیّت گفتمانی نمیتوان اصلح را انتخاب کرد. پس باید ببینیم آیا هیچیک از دو جبهه، از حیث گفتمانی بر ویژگی خاصی تأکید دارند که همان ویژگی عامل ترجیح یکی بر دیگری شود؟
8. با بررسی دقیقتر شعارهای گفتمانی دو جبهه میتوان ادعا کرد که جبهه پایداری در کلیّت خود، نوع مترقیتر، متکاملتر، خالصتر، انقلابیتر، ولاییتر و اصولگراتر جبهه متحد است. تأکید صادقانهی این جبهه بر «محوریّت ولایت» یکی از نمادهای مؤیّد این ادعا است. در واقع درصد «خلوص گفتمانی» جبهه پایداری به مراتب بیش از جبهه متحد است و برای اثبات این مسأله همین بس که ساز و کار طراحی لیست جبهه پایداری ـبر خلاف جبهه متحدـ فاقد هرگونه رودربایستی با افراد و احزاب و جریانات سیاسی مؤثر بر لیست بوده است؛ لذا آنچه بیش از هر چیز در انتخاب و گزینش کاندیداهای جبهه پایداری نقش داشته، نزدیکتر بودنِ مصادیق به معیارهای واقعی اصولگرایی بوده و این همان معنای «خلوص گفتمانی» است؛ بر خلاف ساز و کار ناقص و معیوب طراحی لیست جبهه متحد که به شدت در معرض سهمخواهیها و قبیلهگراییها بوده و متأسفانه کم و بیش، لیست نهایی جبهه متحد را تحت تأثیر قرار داده است.
9. انقلاب اسلامی در مسیر پویندهی خود به سمت ظهور، مرحله به مرحله باید خالصتر و نابتر شود، همچنانکه تاکنون چنین بوده است. بنابر این در عین ادب و احترام به همهی خادمان ملّت و همهی کسانی که مخلصانه خود را برای ورود به مجلس و خدمتگزاری به مردم آماده کردهاند، باید بگوییم در دوراهی میان جبهه متحد و جبهه پایداری، راه نزدیکتر به صواب و جریان نابتر و اصولگراتر، «جبهه پایداری انقلاب اسلامی» است. زیرا این جبهه بر سر آن است که گر ز دست برآید، همچنان بر اصولگرایی پایداری کند و در راه آرمانهای انقلاب اسلامی از پای ننشیند و راه را تا انتها ادامه دهد، إنشاءالله.
10. پایداری همیشه جواب میدهد.... «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون».[3]
ــــــــــــــــ
[1] مقام معظم رهبری (14/11/90): مردم اگر خودشان نامزدهاى انتخاباتى را میشناسند، طبق تشخیص خودشان حتماً عمل کنند؛ اگر نمیشناسند، از افراد بصیر و متدین در گزینشهاى انتخاباتى استفاده کنند.
[2] شعار جبهه متحد: معنویت، عقلانیت، عدالت، پیشرفت / شعار جبهه پایداری: معنویت، عقلانیت و عدالت، بر محور ولایت
[3] سوره مبارکه توبه، آیه 13
لینک مطلب در رجـــــــــــــا نیوز
نوشته شده توسط : سید کمیل
جریان اصلاحات، اعتقادی به نقش مردم در حاکمیت ندارد
الآن از مجمّع سید الشهداء محل برگزاری مراسم شب عاشورای حزب الله میآم. سخنرانی امشب سید حسن کولاک بود و جمعیّت بی نظیری نسبت به شبهای قبل در مراسم حضور داشت؛ مهم ترین محورهای سخنرانی امشب سید حسن:
1- تأکید بر بعد معنوی و معرفتی و ایمانی قیام امام حسین علیه السلام.
2- شرح بخشهای عرفانی دعای عرفه امام حسین و نیز جملات و خطابات عارفانه حضرت در طول مسیر از مدینه تا مکه و تا کربلا و روز عاشورا.
3- تشریح این حقیقت که تنها انگیزه امام حسین علیه السلام از قیام، جلب رضای الهی بود.
4- تأکید شدید و توصیه اکید به همه جوانان مبنی بر اینکه معنای "لبیک یا حسین" فقط تکیه بر بعد حماسی و جهادی امام حسین نیست، بلکه تجدید عهد با حسین به معنای عزم جدی بر حرکت معنوی و رشد اخلافی و عرفانی در مسیر عبودیت الهی و طاعت خدا و دوری از گناهان و انجام واجبات است.
5- تأکید مجدد بر اینکه مقاومت و حزب الله بر سر پیمانش با امام حسین ایستاده و زیر بار ذلت نخواهد رفت...
دیشب، سید حسن آخرای صحبتش، وقتی به موضوعات روز سیاسی گریزی زد، در خطابی کنایه آمیز به گروههای مخالف حزب الله با لهجه شیرین محلی لبنانی گفت: «ولمون کنید! کاری به کار ما نداشته باشید!» این جمله آنچنان مردم حاضر در مجمّع سیدالشهداء رو به وجد و سر ذوق آورد که یه دفعه شروع کردند به دست زدن! امّا سید که حواسش بود، خطاب به مردم فرمود: «به جای دست زدن، تکبیر بگید!» بعد، همه با مشتهای گره کرده، بلند و کوبنده فریاد زدند: «الله اکبر»؛ «لبّیک یا نصر الله»...
یکی از شعارهای اصلی امروز مردم لبنان در راهپیمایی میلیونی روز عاشورا جملات زیر بود (البته همراه با سینه زنی) :
بالدمّ الحسینیّ / نحفظ نهج الخمینیّ / بایعناک حزب الله / بالروح و الیدین ِ / جهادنا حسینیّ / قائدنا خمینیّ
امروز سید حسن نصرالله برای اولین بار از سال 2008 تا کنون در یک مراسم عمومی حاضر شد و در سخنان کوتاهی در ملعب الرایة بر استمرار مسیر سید الشهداء و نترسیدن از مرگ و شهادت تأکید کرد؛ ایشان فرمود: ما روهرو همان حسینی هستیم که روز عاشورا یک تنه در برابر 30 هزار دشمن ایستاد و سر تسلیم و ذلّت فرود نیاورد...
یکی از نکات جالب و البته مهم در سخنرانی امروز سید حسن این بود که تأکید کرد آمریکا پس از شکست طرح خاورمیانه جدید، این بار میخواهد از دروازه ای دیگر وارد شود و خاورمیانه دلخواهش را بنا نهد؛ و آن دروازه، دامن زدن به اختلافات قومی و طائفی و مذهبی است. اینجا بود که سید حسن با یادآوری فتوای تاریخی امام خامنه ای (که امروز از ایشان با تعبیر نائب بر حقّ امام زمان یاد کرد) به همه شیعیان تذکر داد که از اهانت و جسارت نسبت به مقدسات و نمادهای مذهبی سایر مذاهب به شدت خودداری کنند.
نوشته شده توسط : سید کمیل
وحدت اصولگرایان در اقبال مردم به آنها بسیار مؤثر است/نباید به کانونهای قدرت و ثروت نزدیک شد
نوشته شده توسط : سید کمیل
السّـلام علیک یا سیّدالشـهداء
چکیدهی تحلیل قیام عاشوراء از منظر حضرت آیتالله حاجآقا مجتبی تهرانی
• مقدمه
حضرت آیتالله حاجآقا مجتبی تهرانی، از مراجع عظام تقلید و از شاگردان مبرّز مکتب فقهی، اصولی، فلسفی، اخلاقی و عرفانی امام خمینی(رضواناللهعلیه) میباشند که بیش از 30 سال است که کرسی دروس اسلامی ایشان در حوزهی علمیهی تهران، طلاب و فضلای اُمّالقرای جهان اسلام را سیراب میسازد. معظّمله از سال 1380 هـ.ش در بیانات ایّام دههی اوّل محرّمالحرام و دههی آخر ماه صفر خود، به تشریح ابعاد گوناگونی از قیام و انقلاب حضرت سیّدالشّهداء پرداختهاند که نگاهی چنین عمیق به مقولهی عاشوراء، آن هم توسط چنین شخصیّتی، در نوع خود کمنظیر است.
آنچه مجموعهی مباحث حضرت استاد را از بسیاری جهات ممتاز گردانده، نگاه ریشهای ایشان به حرکت تاریخی و تاریخساز امام حسین(علیهالسلام) است؛ نگاهی که این حرکت را به ریشههای اسلام ناب محمّدی پیوند میزند و آن را در امتداد بعثت رسول مکرّم اسلام و بهعنوان عامل حفظ و استمرار آن توجیه و تبیین میکند. بر همین اساس است که حضرت استاد میفرمایند: «الإسلام بدؤوه محمّدیّ و بقاؤوه حسینیّ».
عظمت قیام انسانساز حضرت سیّدالشّهداء سبب شده است که نتوان تنها یک هدف برای آن در نظر گرفت یا تنها از یک بُعد و زاویه به آن نگاه کرد. به فرمودهی حضرت استاد: «اگر بخواهیم فقط یک هدف را مطرح کنیم و بگوییم هدف از حرکت حسینی فقط همان بوده، به آن حضرت جفا کرده ایم. نمیشود گفت که این ولیّ بزرگ خدا با عملی که انجام داد ـکه در طول تاریخ بشریّت بینظیر استـ فقط یک هدف داشته است. کوتاهی درک من موجب نمیشود که هدفگیری او محدود شود! لذا از کلمات حضرت در موقعیّت¬های مختلف در این حرکت، اهداف گوناگون به دست میآید».
بر این مبنا، حضرت استاد تلاش کردهاند با مروری بر کلمات و جملات امام حسین(علیهالسلام) در طول این حرکت، از مدینه تا کربلا، چارچوبی از اهداف و ابعاد این قیام ارائه داده و ساختار بحث را با تکیه بر منابع و معارف غنیّ اسلامی، نظیر قرآن کریم و روایات اهلبیت(علیهمالسلام) تکمیل کنند تا مراد از هر بُعد و هدفی که سیّدالشّهداء مطرح کردهاند، به درستی روشن شود.
در حقیقت، شیوهی علمی مباحث حضرت استاد، نوعی «تفسیر روایت به آیات و روایات» است. در این شیوه، جملات کلیدی امام حسین(علیهالسلام) مبنای تئوریپردازی علمی قرار گرفته و سپس به کمک آیاتی از قرآن کریم و سایر روایات اهلبیت(علیهمالسلام) تبیین میشوند. جاذبه و زیبایی این تفسیر در این است که مخاطب، در خلال این مباحث ضمن دستیابی به فهمی دقیقتر از کلمات و جملات حضرت، متوجه میشود که هر یک از اهداف قیام عاشوراء را میتوان از ابعاد گوناگونِ فقهی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و عرفانی مورد بررسی قرار داد.
بهطور کلّی حضرت استاد تا کنون موفّق شدهاند قیام عاشوراء را از 9 منظر مختلف، مورد کالبدشکافی قرار دهند که در ادامه ضمن معرّفی این دیدگاهها، چکیدهای از مباحث حضرت استاد را ارائه میکنیم: ادامه مطلب...
نوشته شده توسط : سید کمیل
عُدیسه، کفرکلا، نقطه صفر مرزی لبنان با سرزمینهای اشغالی فلسطین، جایی که پس از جنگ 33 روزه تا امروز توسط نیروهای سازمان ملل (یونیفل) محافظت میشود.
گفتگویی کوتاه با دو تن از نیروهای سازمان ملل داشتیم که مسلمان و اهل کشور اندونزی بودند. وقتی به آنها گفتیم که ایرانی هستیم، فقط یک عبارت را بر زبان راندند: «امام خمینی»!
به یاد جمله مشهور امام خامنه ای افتادم که فرمودند: «این انقلاب، بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست».
نوشته شده توسط : سید کمیل
بایدها و نبایدهای دور چهارم سفرهای استانی
تقابل جریان انحرافی با مکتب امام
ترویج افکار منحرف از مکتب امام، خیانت به آزادیخواهان و عدالتطلبان جهان است
نوشته شده توسط : سید کمیل
لیست کل یادداشت ها